|
روسریهای حیا
گفتوگو با دکتر فریبا علاسوند و تحلیل نقش زنان با حجاب متفاوت در خنثیسازی فتنه اخیر دشمن
«همان دختر کمحجاب دختر من است. دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما اما جامعه ما است». این جملات آشنا، سخنان دلسوزانه مردی است که پس از شهادتش خیابانهای شهرهای مختلف ایران پر شد از همین دختران و زنان کمحجابی که برای بر دوش گرفتن تابوت او به خیابانها سرازیر شدند. روح شهید حاجقاسم سلیمانی ۳ سال پس از خلاصی از زندان بدن شاهد حماسه دیگری از همین خانمهای کمحجاب بود؛ آنجا که دشمن به بهانه فوت یک دختر از همین دخترهای حاج قاسم، بلوا و آشوب در کشور ایجاد کرد ولی برخلاف انتظارش همین زنان و دختران کمحجاب با او همراهی نکردند و به تعبیر رهبری در دهان دشمن زدند و نقشههای او را نقش بر آب کردند. بیراه نیست اگر بگوییم رزمندگان خط مقدم فتنه 1401 همین دخترهای کمحجاب حاجقاسم بودند. برای تحلیل بیشتر این موضوع با سرکار خانم دکتر فریبا علاسوند، عضو هیات علمی و پژوهشی مرکز مطالعات و تحقیقات زنان گفتوگو کردیم.
* سرکار خانم دکتر علاسوند! دشمن در چند ماه اخیر با فشار تبلیغاتی و رسانهای خود تلاش زیادی در زمینه قرار دادن «زن ایرانی» در مقابل «نظام اسلامی» انجام داد که بهانه این توطئه هم مساله حجاب و پوشش بود. ضمن تحلیل این وقایع، بفرمایید ورود دستگاههای فرهنگی برای مقابله با این توطئه بویژه در حوزه حجاب چگونه باید باشد؟
ابتدا باید توجه داشته باشیم که هرگونه موضعگیری و سیاستگذاری که در زمینه حجاب میخواهیم انجام دهیم باید این پیشفرض را داشته باشد که بحث حجاب یک واجب شرعی است. یعنی هر کاری که میخواهیم درباره مساله زنان و حجاب در کشور انجام دهیم باید مفروضی داشته باشد که آن مفروض را نباید تحتالشعاع قرار دهیم. بحث درباره اینکه ما کار فرهنگی کنیم یا در مواردی کار انتظامی انجام دهیم، یا اینکه اصلا نباید کار انتظامی انجام دهیم، بلکه یک کار نظارتی انجام دهیم و یا یک مساله را ذیل امر به معروف تعریف کنیم یا نکنیم، همه این موارد را باید با در نظر گرفتن وجوب حجاب انجام دهیم. هر کاری که میخواهیم برای حل معضل بدحجابی یا بیحجابی در کشور انجام دهیم باید فرع بر این مساله باشد که حجاب یک امر شرعی و دینی است و مثل سایر موارد دینی و شرعی که کسی مشروعیت آنها را مخدوش نمیکند، نباید مشروعیت پوشش و حجاب را مخدوش کند، چراکه وقتی فضا مهآلود میشود، افراد مختلف از زوایای مختلف ممکن است خواسته یا ناخواسته مواضعی را اتخاذ کنند که اصل حجاب را زیر سوال ببرد و این یک خطای مبنایی است. اینکه برخی در اصل وجوب حجاب در زمان پیغمبر یا قانونی بودن یا نبودن آن بحثهایی میکنند، در واقع اینها انحراف در بحث حجاب است. حجاب یک مفروضی دارد و آن مفروض امر دینی و شریعتی است. این نکتهای بود که در سخنان رهبر انقلاب نیز وجود داشت.
پس از در نظر گرفتن این مقدمه و مفروض مهم، باید دقت کنیم حجاب را به یک موضوع برای تخاصم گفتمانی تبدیل نکنیم. 100 سال است که کسانی خواستند با اسلام یا با احکام شریعت بجنگند و یکی از فضاها و سنگرهایی که در این زمینه انتخاب کردند بحث حجاب بود. یعنی کسی تاکنون نیامده که به بهانه بحث نماز یک جریان گفتمانی یا یک تخاصم گفتمانی را شروع کند؛ مثلاً مدافعان نماز یک گوشهای بنشینند و رجز بخوانند و مخالفان نماز هم یک گوشه دیگری علیه نماز موضع بگیرند اما جنبه حجاب به جهت ورود و نمود و سمبلیک بودن و البته به لحاظ آثار متعدد فرهنگی - که بحث آن بسیار مفصل است و در اینجا نمیتوانیم به آن بپردازیم - در واقع در صدر حوادث قرار داشته است.
حجاب 100 سالی است که به یک نماد یا سمبل مبارزه بین ۲ پارادایم و عقیده و جبهه تبدیل شده که من نام آن را موضوع تخاصم گفتمان گذاشتهام و نباید اجازه دهیم که این اتفاق بیفتد؛ یعنی کسانی که به هر دلیلی میخواهند با جمهوری اسلامی مخالفت کنند یا میخواهند با قانونگذاری در مبانی اسلام مخالفت کنند و یا میخواهند با یک اصل از قانون اساسی یا هر مساله دیگری مخالفت کنند، پشت حجاب سنگر بگیرند، لذا رهبر حکیم انقلاب فرمودند فریب نخورید، مساله حجاب نیست.
* ممکن است برای عدهای سوءتفاهم ایجاد کند که این سخنان به معنی بیاهمیت دانستن مساله حجاب اسلامی است.
اصلا اینطور نیست. نه اینکه حجاب بحث بیاهمیتی است اما کسانی که با حجاب مخالفت میکنند، مسالهشان حجاب نیست، بلکه حجاب یک بهانه و نقطه شروع و یک سنگر آغازین است و روشن است که وقتی کسی با این حجاب مخالفت میکند، در واقع با بسته حجاب (یعنی تدین و دینمداری افراد) مخالفت میکند. ما نباید فکر کنیم یک بحران ۳ ماهه سنگین که در کشور پدیده آمد صرفاً به خاطر 80 سانتیمتر روسری است و آنقدر این مساله برای زنان ما سنگین است که حاضر هستند به خاطر آن کشته شوند یا کشته بدهند یا در خیابانها بیایند و کشور را به هم بریزند. این مساله نشان میدهد که حجاب یک بهانه است ولی نقطه شروع مهمی است، چون یک سنگر بسیار ایدئولوژیک است و وقتی کسی با حجاب با این کیفیت مخالفت میکند، در واقع دارد یک معبر مهم را باز میکند؛ بنابراین ما اگر میخواهیم درباره حجاب کاری کنیم باید به این نکته مهم دقت کنیم.
همانطور که عرض شد حجاب یک امر دینی و شرعی است. ما باقی امور دینی و شرعی را چگونه آموزش میدهیم؟ اگر ببینیم تعداد نمازخوانها در کشور کم شدهاند، احساس خطر میکنیم و باید برنامهای برای آموزش آن داشته باشیم. اگر دیدیم تعداد افراد ضعیفالحجاب زیاد میشوند، باید برنامهای برای این امر داشته باشیم چون یک امر دینی است و دینی را که آموزش میدهیم باید به گونهای آموزش دهیم که در افراد درونی شود.
آقا فرمودند اگرچه حجاب یک امر دینی و شریعتی است و از آن فروگذار نمیکنیم و دست برنمیداریم اما از سوی دیگر هم فرمودند کسانی که حجابشان کامل نیست و ضعیفالحجاب هستند، این افراد را به بیدینی و ضدانقلابی متهم نکنیم. یعنی اینکه حجاب، این دلالت را دارد که کسی که از حجاب استفاده میکند یعنی اینکه حتماً متدین است و به احتمال زیاد طرفدار دستاوردهای انقلاب اسلامی درباره زنان است، ولی از سوی دیگر اگر هم کسی حجابش ضعیف بود فکر کنیم که این فرد بیدین یا ضدانقلاب است، اشتباه است و این بسیار مهم است؛ چون قطعاً یکی از سیاستهای کهنه استکبار علیه کشورهای مختلفی که آنها را عمری تحت استعمار گرفته «تفرقه بینداز و حکومت کن» بود. سیاستش ایجاد دوقطبی و چند قطبی است. چند قطبی پیرامون بحث نماز اتفاق نمیافتد ولی چندقطبی پیرامون بحث حجاب اتفاق میافتد. آنها این کار را کردهاند و سابقه چند صد ساله هم در این زمینه دارند. بنابراین آقا در واقع دارند این مساله و حربه را از دست منافقین و ضدانقلاب میگیرند و این حربه ممکن است توسط متدینان به اشتباه اتفاق افتد. یعنی متدینان در این میان بازی بخورند. این آدمی که حجاب ضعیف دارد نه کاملاً بیدین است و نه ضدانقلاب است، لذا ما باید برنامهای بریزیم که صفوف جریان انقلابی را شلوغتر و قویتر کنیم. کسانی که خودشان تعلقخاطر دارند یا ندارند را به خاطر یک نماد ظاهری رها نکنیم. در واقع افراد جامعه را به این سمت ببریم که بالاترین حد همدلی را داشته باشند.
اگر کسانی اطراف ما باشند که نماز نمیخوانند و ما خبر نداریم، تجسس نمیکنیم و همدل هم هستیم اما حجاب چون یک نشانه ظاهری است و ما فکر کردیم و این را در مفروضات خود گذاشتیم که بدحجابی یعنی ضدانقلابی و بیدینی، در نتیجه مرز خود را زیاد میکنیم و این باعث شکاف اجتماعی میشود که در هیچ شرایطی به سود اسلام، انقلاب و ایران نیست.
این مطلب بسیار قابل توجه است و به نظرم تمام کسانی که به شکلهای مختلف متولی امر فرهنگ و دین هستند، اگر چنین مفروضی را در ذهن خود داشته باشند که در عین اینکه حجاب مهم است ولی بدحجابی نشانه بیدینی یا ضدانقلابیگری نیست، احساس همدلی اجتماعی بسیار بزرگتری میتوانند داشته باشند و به این ترتیب سرمایه اجتماعی انقلاب افزایش مییابد و دشمن هم ناامید میشود.
* پس میتوان ادعا کرد اتفاقا جامعه زنان کمحجاب میتوانند نقطه قوتی برای نظام باشند و انقلاب از ظرفیت این خانمها که به لحاظ جمعیتی بسیار بیشتر از خانمهای بیحجاب هستند میتواند استفاده کند.
اصلا همین خانمها در همین چند ماه گذشته در خط مقدم مبارزه با دشمن حضور داشتند! ببینید، رهبری یک صحبتی داشتند که ممکن است این صحبت را بسیار حماسی تلقی کنیم، ولی کاملا راهبردی است. من اگر جای اهل رسانه بودم این مطلب را بسیار منعکس میکردم چرا که بسیار حرف مهم و سبب دلگرمی است. اینکه کسی مثل من که عمری محجبه هستم و اصلاً نمیتوانم تصور کنم که زمانی چادر خود را کنار بگذارم، در اتفاقات اخیری که افتاده، من کماکان حجاب خود را دارم. از این منظر من کار خیلی مهمی نمیکنم اما اگر یک فردی که حجابش ضعیف است، یعنی اینکه ممکن است به مقوله حجاب اعتقاد آنچنانی نداشته باشد اما با وجود اینکه شرایط مهیا هست، روسری از سر برنمیدارد کار او بسیار ارزشمند است. ضدانقلاب بسیار به این حرکت امید بست تا حدی که منتظر انقلابهای متعددی بعد از این اتفاقات بودند، همین دسته از بانوان و زنانی که حجابهای اینچنینی داشتند، حجاب را برنداشتند. این کار به مراتب از تداوم یکی مثل من در بحث پوشش و حجاب، مهمتر و باارزشتر و حماسیتر و معنادارتر است و این نکته در فرمایش آقا بسیار مهم بود که تو دهنی اصلی را اینها به دشمن زدند.
جوانی که به میدان رفت و شهید شد، جوان باغیرتی که رفت از این کشور و نوامیس خود دفاع کرد، ارزش کارش چهبسا از این بانوانی که حتی با همین شکل و شمایل حاضر نشدند این روسری را از سر بردارند یا لباس نامناسب بپوشند، شاید بیشتر نباشد. نمیخواهم اجر شهدا را کم کنم، میخواهم بگویم این فشار و سختی و همراهیای که اینها با نماد انقلاب اسلامی داشتند، واقعاً قابل اهمیت و احترام است.
* زنان ایرانی در مبارزات و تظاهرات پیش از انقلاب و در کوران دفاعمقدس نقش بسیار چشمگیری داشتند به طوری که به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران اگر زنان وارد صحنه نمیشدند، انقلاب ایران به پیروزی نمیرسید اما پس از پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی، نقشآفرینی بانوان در عرصههای تصمیمسازیهای کلان و راهبردی کشور آنطور که شایسته است اتفاق نیفتد؛ از نظر شما این مساله چقدر در شرایط امروز کشور ضرورت دارد؟
مساله بسترسازی برای حضور زنان در مجاری تصمیمگیری و تصمیمسازیهای کلان، ضرورتی اجتنابناپذیر است. رهبری هم یک روشنگری فوقالعادهای در این عرصه دارند که کمتر به آن پرداخته شده است. ترکیب حضور زنان در عناصر تصمیمگیری و تصمیمسازی به معنای فمینیستی آن برای اینکه در جنگ قدرت زنان عقب نمانند، نیست، بلکه در واقع برای استفاده بهینه از این همه انرژی و توانایی عملیاتی و مهارتی که زنان ایرانی به دست آوردهاند، است. ایران بعد از انقلاب دارای رکود در تمام این عرصههاست. وقتی میگویم دارای رکود است یعنی با توجه به مقدار زمانی که زنان و دختران ایرانی در حوزه تحصیلات، تخصص، کتابخوانی، مشارکتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و حضورهای فرهنگی و ورزشی و مقاماتی که به دست آوردهاند، وقتی از این منظر شاخصها را در نظر میگیرید و این رکود را در کمیت رسم میکنید، باید از آن طرف هم برای این افراد برنامه داشته باشیم.
این اسراف است یک بخش عمدهای از ذخایر و منابع این کشور، صرف یکسری از استعدادهای زنان شده باشد و بعد، استفاده بهینهای از آنها نشود. تعداد بسیار بالای زنانی وجود دارند که میتوانند اثرگذار، رهبریکننده و پیشبرنده باشند و در پروسه پیشرفت بسیار کمک کنند اما نظام استفادهای را که باید، از این ظرفیت نمیکند. اینکه عدهای گمان کنند انقلاب اسلامی دنبال این است الگوی قدیمی زن سنتی را همواره تداوم ببخشد، غلط است. اگر اینگونه است، پس چرا امام و مقام معظم رهبری و متفکران اصلی انقلاب، آنقدر زنان را به حضور ممتد آن هم در قلهها تشویق کردند. اگر قرار است که از این ظرفیت به عنوان دستاورد انقلاب استفاده شود، طبیعتاً زنان باید در جاهایی که حضورشان کمک میکند، به تقویت بسته فکری مسؤولان در حوزه زن، خانواده و مسائل مختلف بپردازند.
رهبری بر تصمیمگیری و تصمیمسازی کلان زنان تاکید کردند و این خیلی مهم است. نهادهای مهم تصمیمگیری و تصیمسازی در حد کلان مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت و تمام شوراهایی که در کشور وجود دارد و کارهای اساسی و راهبردی انجام میدهند، مثل تمام کمیسیونهای متعددی که در وزارتخانهها هستند و در آن کمیسیونها و ادارات و جلسات و نشستهای کارشناسی، برای مسائل آن وزارتخانه تصمیمگیری میشود، باید از ظرفیتهای خانمها استفاده کنند. در هر وزارتخانهای که شما بروید و در هر زمینه تخصصی ورود کنید، تعداد زنان متخصص در آن بسیار زیاد است که برخی ممکن است که از مردان هم با سوادتر باشند یا در حد آنها باشند. بنابراین ما طبیعتاً باید یک بستهای برای حضور نخبگی زنان در عرصه تصمیمسازی باز کنیم.
* آیا حضور زنان در حوزه تصمیمسازی و مدیریت حوزههای کلان کشور به مساله خانهداری آنها آسیب وارد نمیکند؟
الان شما میبینید در برخی کشورها فدراسیون خانواده وجود دارد و این زنان عمدتاً ممکن است خانهدار باشند ولی شخصیتهای علمی، توانمند و باسوادی هستند و همینها برای اینکه مسائل مربوط به خانواده را مستقیماً با دولت طرح کنند، در کابینه دولت نماینده دارند. بنابراین در حوزه تصمیمسازی به نظرم بحث بسیار مهم است و جای زنان ما بسیار خالی است. اگر شما 5 عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی را از زنان گذاشتید، بخشی از حوزه و مرجعیت با حضور زنان در این عرصهها مخالفت نمیکنند. نکته بعدی بحث تصمیمگیری در مشارکتها در بحث سیاسی، دولتی و اجرایی است. دوستان ما در مجلس و... میگویند که ما میخواهیم تحولاتی در حوزه خانواده ایجاد کنیم اما در سطح ملی یا منطقهای، دوسوم انرژی ما صرف این میشود که با آقایان در مسائل مختلف تفاهم کنیم. آقایان متدین و انقلابی و مذهبی و طرفدار خانواده! خیلی واضح است که دغدغههای زنانه و خانواده و نگرانیهای مادرانه، مسائلی هستند که خانمها میتوانند براحتی راجع به این مسائل گفتوگو کنند. تعداد بیشتر خانمها در مجلس به معنای قدرت لابی بیشتر و تأثیرگذاری بیشتر است تا جایی که میشود از این فضا برای حل مسائل و نه برای جنگ بین مردان و زنان و جنگ قدرت، بلکه برای پیشبرد انقلاب استفاده کرد. اگر من جای مسؤولان بودم، قطعاً حضور زنان در امر تصمیمسازی را به پروژه تبدیل میکردم و یک سیاههای از تمام فضاهایی را که در حوزه تصمیمسازی و تصمیمگیری امکان حضور زنان و بانوان وجود دارد و این امکان پیشبرنده است و میتواند رکورد جدیدی در پیشبرد و حل مسائل کشور ایجاد کند، تهیه میکردم.
ما نقشهای متعدد و چندگانهای برای زنان تعریف میکنیم و زنان از این توانایی خدادادی برخوردارند که این نقشهای چندگانه را بر عهده بگیرند، منتها اینکه اولویتهای زنان چه باشد و آنچه برای زنان ما در رسانه و خانواده و توسط گویندگان مذهبی برساخت میشود، این است که «خانهداری» مهم است.
رهبری تعبیری به کار بردند که کلیشه مفهوم خانهداری در ذهنها شکست. فرمودند خانهداری یعنی خانه را داشتن، مراقبت کردن، از این حیثیت و حریم و سنگر دفاع کردن، یعنی برپا داشتن آن. یکسری شؤون مختلف در خانه انجام میشود و ممکن است که یک خانمی کار خانه را به کارگر بسپارد. ممکن است که در یک خانهای همسر بسیار با خانم مشارکت میکند و کارهای خانه تقسیم میشود. ممکن است کار خانگی زن، زیاد نیست اما معلوم است که پاسبان این سنگر خانواده زن است. پاسبان یعنی یک عرصه خصوصی آرامبخش عاطفهگستری که ارزشها، سنتهای درست، عقاید سالم و صحیح در آنجا دارد نسل به نسل بازآفرینی و منتقل و درونی میشود. یعنی یک انسان قَدر قدرتی ایستاده و میگوید تا من هستم، اجازه نمیدهم ارزشهای دینی، ملی و فرهنگی و هویتهای ما از بین برود.
این آدم قدرتمند یک بانو است که باید این خانه را حفظ کند. این موقعیت را در نزد خود تحقیر نکند و دیگران هم آن را تحقیر نکنند. این نکته را هم باید در نظر داشت که بالاخره ما در یک چارچوب سیاسی میاندیشیم که آحاد یک ملت در مقابل کشور و حاکمیت و نظام و اسلام و تشیع وظیفه دارند. گاهی ضمن اینکه زن، خانه را مراقبت میکند، یکسری کارهای اجتماعی هم میخواهد انجام دهد که این کارهای اجتماعی با تمام تنوعشان با توجه به شرایط آن زن و تحصیلات و... او میتواند صرفاً جزو علایق باشد یا جزو ضرورتها باشد که این هم به نظر من تعبیر بسیار خوب و کلیشهشکنی بود که حضرت آقا فرمایش کردند و بحث قابل توجهی است که میتوان آن را به وسیله رسانه چندینبار در جامعه تکرار کرد.
* مساله ورود خانمها به تصمیمسازیهای کلان با اینکه شعار جدیدی نیست و در گفتمان انقلاب اسلامی حضور جدی داشته، چرا به صورت جدی در دستور کار قرار نگرفته است؟ موانع این مساله چه بوده است؟
برخی موانع ممکن است قانونی بوده که به مرور اینها کاهش پیدا کردند ولی یک بخشی از موانع فرهنگی و کلیشههای ذهنی انسانهاست. مقداری سلطه مردانه بر برخی فضاهاست، مقداری ممکن است که نگرشهای تند مذهبی باشد. ما در بین وعاظ و سخنرانان مذهبی، کسانی را داریم که ممکن است انقلابی هم باشند ولی با دکترین امام و رهبری در بحث زنان همراه نیستند و شدیدا به خانهنشینی زنان معتقدند و از نظر آنها تنها کاری که زنان باید انجام دهند، خانهداری و فرزندآوری است. این افراد تلقیای از حجاب، عفاف و پاکدامنی دارند که با بروز و ظهور اجتماعی مخالفت میکنند. یک تصوری از مرد و مردانگی دارند که به نظرم واقعاً بین زنان و مردان جنس اول و دوم قائل هستند. افراد انقلابی اگر واقعاً تمام منظومه فکری امام و رهبری را قبول دارند، باید همه مسائل را
قبول کنند.
یک بخشی رسوبات فکری تاریخی افراد است که واقعاً زنان توانمند نیستند و این در اعتقاد و باور بسیاری حتی اساتید دانشگاهی وجود دارد و اصلاً حضور زنان را در کنار خود تجربه نمیکنند تا در یک نشست و کار تخصصی ببینند که واقعاً این توانمندی وجود دارد یا خیر.
بخش دیگر به این دلیل است که این افراد به نظر من مساله زنان و خانواده اولویتشان نیست، لذا فکر نمیکنند کشور باید متولیان بخش زنان و خانواده داشته باشد. اینکه زنان نماینده داشته باشند، بسیار تأثیرگذار است. به عنوان مثال ما یک عرصه رقابتی داریم که هیچ مانع قانونی بعد از انقلاب اسلامی برای آن نگذاشتیم و آن حضور زنان در مجلس شورای اسلامی است اما شما میبینید که در تمام سالهای بعد از انقلاب اسلامی تعداد نمایندگان زنان از 14 تا 15 نفر بالاتر نرفته است.
رقابت آزاد است اما چرا باید اینگونه باشد؟ این اتفاق چند دلیل دارد. یکی اینکه هنوز مردم ما به این باور نرسیدهاند یک زن میتواند مسائل آنها را نمایندگی کند، لذا اگر کاندیدا مرد باشد، غالباً به زنان رأی نمیدهند. دلیل دیگر مساله جناحبندیهای سیاسی و انتخابات لیستی است. وقتی سردمداران یک جریان باور ندارند به مساله زنان و تأثیر آن در پیشرفت انقلاب اسلامی، هنگامی که برای انتخابات لیست میدهند، مثلاً از تهران 30 نماینده میخواهند بفرستند، طوری لیست میدهند که 4 خانم در لیست باشند. نهایتاً اگر مردم به تمام لیست رأی دهند، 4 خانم هم از تهران 10 میلیونی به مجلس راه پیدا میکنند که این قابل قبول نیست.
من از کتابی که فرمایشات رهبری در آن جمعآوری شده است، نقل میکنم. زمانی نمایندگان مجلس خدمت ایشان رفته بودند، رهبری فرمودند من نمیگویم بر بحث سهمیهبندی تأکید شود اما معتقدم 40 نماینده زن بهتر مسائل زنان کشور را نمایندگی میکنند تا 4 زن! این یک واقعیت است. بنابراین گاهی موانع به این مسائل هم بازمیگردد، یعنی ممکن است موانع قانونی نداشته باشیم اما موانع فرهنگی و موانع ساختاری اینچنینی داشته باشیم. موانع حزبی و جناحی میتواند تأثیرگذار باشد و همچنین افرادی که در دامنه مدیریتی کشور هستند. به عنوان مثال ما توقع داشتیم در شورای انقلاب فرهنگی یا در مجمع تشخیص مصلحت نظام یا نهادهای اینچنینی، تعدادی از بانوان باشند. رهبری هم معتقدند باید باشند اما چرا نیستند؟ چه کسانی مداخله میکنند؟ اینها مسائلی است که قابل بحث است.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با کارگردان مستند «وداع با اسلحه»
عرفات در خدمت خیانت
محمدعلی میرزایی: به زعم مستندسازان و اهل فن، تولید مستند درباره «فلسطین» همیشه یکی از سختترین کارها به شمار میرود و حتی صحبت درباره فلسطین هم کار سختی است؛ چرا که یک پوسته دولتی روی آن را پوشانده است. از سویی برگ برنده از آن کسی است که بتواند ماجرایی متفاوت از قصه فلسطین و اصطلاحا حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد؛ اینکه راویان و مستندسازان بتوانند فلسطین را آنطور که خود فلسطینیها میبینند به نمایش درآورند. حالا «وطن امروز» سراغ امیرحسین کاربخش، کارگردان مستند «وداع با اسلحه» رفته؛ مستندی که در جشنواره امسال فیلم عمار حضور داشت و بحثهای گوناگون و مختلفی درباره آن شد. سوژه اصلی این مستند درباره «یاسر عرفات» رئیس درگذشته سازمان آزادیبخش فلسطین است و در کنار آن تلاش میکند داستان فلسطین را هم بازگو کند؛ مستندی که فراز و نشیبهای زندگی عرفات را بخوبی نشان میدهد. گفتوگویی با کارگردان این مستند انجام دادیم.
***
* به عنوان سوال اول میشود توضیح دهید چطور شد به فکر ساخت این مستند افتادید و سعی کردید ماجرای فلسطین را با روایت پرتره یاسر عرفات بگویید؟
ابتدا باید بگویم که وطن یک نماد مقدس جدا نشدنی از دل و روح هرکسی است، بویژه برای ما مردم غرب آسیا که درگیریها و جنگهای مختلفی را پشت سر گذاشتهایم، اهمیت زیادی داشته، دارد و خواهد داشت و باید گفت خط قرمز هر کسی وطن است. قصه فلسطینیها هم همین است؛ امید به پس گرفتن و بازگشت به وطن، آن هم وطنی که بسیار دوستش دارند و سالهای سال در آرزوی بازگشت به وطن اصلی خود زندگی کردهاند. هنوز بعد از گذشت ۷۵ سال از نخستین جنگ بزرگ میان فلسطینیها و یهودیهای تازهوارد که با قتل و خشونت از سوی یهودیها همراه بود و باعث آوارگی بیش از 50 درصد جمعیت فلسطین در کشورهای عربی همسایهشان شد، این امید به بازگشت در آنها زنده است. اینکه چرا من مستند پرتره یاسر عرفات را ساختم و از زاویه دید زندگی عرفات به مساله فلسطین نگاه کردم دلیلش آن بود که عرفات فراز و نشیبهای عبرتآموزی در زندگیاش داشت و شخصیت قابل تاملی هم هست و مساله فلسطین هم از سالها پیش برای من مهم بود و تبدیل به دغدغه شده بود. من پژوهشهای خودم را در این باره شروع کردم و در مسیر پژوهش با این مواجه شدم که صلح میان فلسطینیها و صهیونیستها اتفاقی است که 30 سال پیش رخ داده؛ صلحی به نام اسلو که در یک طرف نخستوزیر وقت اسرائیل (اسحاق رابین) و در سمت دیگر آن رهبر سازمان (جنبش) آزادی بخش فلسطین (یاسر عرفات) و به عنوان میانجی این معاهده رئیسجمهور وقت آمریکا (بیل کلینتون) قرار داشتند. همین ما را با واقعیت عجیبی روبهرو کرد که حقایق مختلفی در دلش جا گرفته بود. قصه زندگی یاسر عرفات از آنجا به بعد برای ما تبدیل به یک خط سیر اصلی شد؛ قصهای پرفراز و نشیب که تصمیمات او در هر برهه زمانی، زندگی مردم فلسطین را هم دستخوش تغییر میکرد. زندگی مردم فلسطین از ابتدا رنگ و بوی مبارزه و نبرد با صهیونیستها و پیشتر از آن بریتانیاییها که سرزمینشان را به اشغال درآورده بودند، به خود گرفته بود؛ مبارزاتی که عرفات از کودکی شاهد آن بود و آرزوی بازگشت به وطن بعد از شکست در جنگ سال ۱۹۴۸ او را برای رقم زدن این رویای بزرگ به گرفتن سلاح در دست فراخواند.
* شما گویا تلاش کردهاید در این مستند همه فراز و فرودهای مهم و تاریخی ماجرای فلسطین را بگویید؛ درست است؟ مخاطب خود را در این مستند چه کسانی در نظر گرفتهاید؟
بله! هدف ما هم همین بوده است که در یک مستند مختصر و خلاصه شده بتوانیم بیشترین اطلاعات را به نسل جدید و کنونی در ایران و خارج از ایران بدهیم که اساسا مساله فلسطین چه بوده و چه هست. مرکز مستند سفیرفیلم قبلترها نیز مستندهایی با این رویکرد تولید کرده بود. مستندی همانند «پرزیدنت آکتور سینما» که یک مقطع مهم در شوروی و آمریکا را به تصویر کشیده بود و میگفت چه شد شوروی که فروپاشید. ما در این مستند نیز تلاش کردیم با سخن گفتن از دل تاریخ برای امروز حرفهای عمیقی برای گفتن داشته باشیم. این را هم باید بگویم که در میان همه این اتفاقات و اطلاعات تاریخی مستند ما به این حقیقت رسید که بزرگترین شکستهای فلسطینیها در زمانی رخ میداد که آنها تصمیم میگرفتند سلاحشان را زمین بگذارند و از ادامه مبارزه دست بکشند و به اصطلاح سازش کنند. مستند «وداع با اسلحه» هم به همین ۳ مقطع مهم تاریخ فلسطین میپردازد که یاسر عرفات در همه آنها حضور دارد. آخرین آنها هم به صلح اسلو بازمیگردد که عرفات تصمیم میگیرد این بار راهی غیر از مبارزه انتخاب کند و با دشمنانش دست دوستی بدهد.
* چرا عرفات برای شما بسیار مهم بود؟
بالاخره عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین بود که تصمیمات او بر زندگی مردم فلسطین تاثیرات زیادی داشت و زندگی همه دستخوش فراز و نشیبهای متعددی میشد. بگذریم که همچنان بعد از نزدیک به 20 سال از مرگ او، مشی سیاسی و تصمیماتش همچنان بر زندگی مردم فلسطین اثرگذار است. شما فرض کنید اگر عرفات صلح اسلو را نمیپذیرفت الان ماجرای اسرائیل و فلسطینیها به کلی متفاوت بود. همین به بهتر شکل گرفتن یک درام و اضافه کردن محتواهای نخبگانی و عام کردن بحثهای سنگین کمک میکرد و ما به جمعبندی رسیدیم ک درباره عرفات کاری را بسازیم و امیدارم که مورد توجه مخاطبان بویژه نسل جوان در ایران و دیگر کشورهای اسلامی قرار بگیرد.
* اگر بخواهید یک خط اصلی برای مستند خودتان بگویید چه هست؟
مستند وداع با اسلحه روی مسیر پرفراز و نشیب بازگشت به وطن فلسطینیها با روایت قصه یاسر عرفات دست میگذارد؛ اینکه تصمیماتی که عرفات میگیرد تا چه اندازه آنها را به وطنشان نزدیک و تا چه اندازه دور میکند.
* گویا این مستند هنوز رونمایی رسمی و اکران عمومی نشده است و اکران در جشنواره عمار محدود بوده است؛ دلیل این کار چیست؟
ببینید! مستند وداع با اسلحه هنوز برخی کارهای فنی دارد که باید انجام شده و به اتمام برسد و همچنین زمان آن کمی تعدیل شود. ما با صحبتهایی که در سفیر داشتیم به این جمعبندی رسیدیم که تایم مستند کمی بالاست و شاید در حوصله مخاطب نباشد که مستندی با حدود 100 دقیقه را ببیند. به همین دلیل قرار بر این شد که مستند حدود 15 دقیقه کوتاه شود و انشاءالله در روز قدس که حدود 3 ماه آینده است کارهای مستند به اتمام برسد و این مستند به صورت رسمی اکران عمومی و رونمایی شود و بتوانیم به مناسبت روز قدس در دانشگاهها و مراکز فرهنگی این مستند را به صورت انبوه عرضه و اکران کنیم. در واقع اکران جشنواره عمار تستی برای این بود که بدانیم نظر مخاطبان درباره مستند چیست و مستند را چگونه ارزیابی میکنند و نسخه نهایی را به امید خدا نهایتا تا 3 ماه آینده به مخاطبان عرضه خواهیم کرد.
ارسال به دوستان
بیانیه تبیینی وزارت اطلاعات درباره مجازات علیرضا اکبری و پشت پرده واکنش شتابزده لندن
شبکه جاسوسی ناامن انگلیس
از این پس، بازی با ابزارهای کثیفی چون ویزا و اقامت یا اعطای تابعیت برای رهاندن جواسیس از مجازات ثمری نخواهد داشت
گروه سیاسی: «ابهت دستگاه اطلاعاتی انگلیس و حاشیه امن جواسیس آن شکسته شد». این توصیفی بود که وزارت اطلاعات درباره شناسایی و دستگیری علیرضا اکبری به کار برد؛ توصیفی که با توجه به حجم عصبانیت دولت و مقامات انگلیس چندان دور از نظر نیست.
به گزارش «وطن امروز»، هفته گذشته اعدام جاسوس و شاهمهره اطلاعاتی انگلیس خبرساز شد. علیرضا اکبری که از او به عنوان «ابرجاسوس» انگلیس در دستگاههای امنیتی یاد میشد در حالی سزای خیانت خود را دید که نخستوزیر و وزیر خارجه انگلیس با تندترین ادبیات که دور از آداب دیپلماتیک بود عصبانیت خود را از اعدام این عنصر خودفروخته نشان دادند. در همین زمینه روز گذشته وزارت اطلاعات درباره مجازات علیرضا اکبری بیانیهای صادر کرد. متن کامل این بیانیه به این شرح است:
در پی موفقیت سربازان گمنام امام زمان(عج) در شناسایی و دستگیری یکی از مهمترین جواسیس و عناصر نفوذی رژیم انگلیس خبیث و سپس محاکمه و اجرای حکم قانونی وی توسط دستگاه محترم قضایی کشور، شاهد واکنش عصبی و دیوانهوار دولت انگلیس بودیم. این واکنشِ مهارگسیخته و خارج از عرف توسط دولتمردان انگلیسی، ناشی از دلایل روشنی است که بر صاحبنظران حوزههای سیاسی و امنیتی پوشیده نیست. این ضربه حیثیت و اعتبار مدعی قدیمیترین سرویس جاسوسی را نزد افکار عمومی و سازمانهای اطلاعاتی جهان و برای سایر جواسیس آن دستگاه اطلاعاتی فروریخت و سبب بروز چالشهای اساسی در انگیزه افسران اطلاعاتی و جواسیس آنان شد. از سوی دیگر، ابهت دستگاه اطلاعاتی انگلیس و حاشیه امنِ جواسیس آن شکسته شد و افسران اطلاعاتی آن سازمان با این چالش مواجهند که از این پس، چگونه باید آبرو و اعتبار خود را نزد عوامل خویش، ترمیم نمایند؟ آیا انگلیس چنان که ادعا میکند صاحب امنترین شبکه جواسیس است که هیچ وقت شناسایی و مجازات نخواهند شد؟ اطلاعات واصله از درون سرویس جاسوسی انگلیس نشان میدهد این بحران، ماهیت وجودی و کارکردی دستگاه اطلاعاتی انگلیس را زیر سوال برده است. این پیروزی به قدری بیسابقه است که مایه حیرت آگاهان و صاحبنظران امور اطلاعاتی شده و در همین مدت کوتاه از رسانهای شدن موضوع، درخواستهای متعددی برای تشریح تجارب این پرونده از سوی برخی سرویسهای اطلاعاتی دریافت شده است.
رژیم انگلیس خبیث که با فشار فزاینده افکار عمومی درباره مشکلات داخلی خود مواجه است راهکارهایی را اتخاذ کرده است که جملگی ریشه در استیصال دارند؛ از جمله همراهسازی آمریکا، فرانسه و آلمان در جنگ رسانهای علیه ایران. اشک تمساح غربیها برای اکبری در شرایطی است که نهادهای نظامی ایران همواره هدف تهاجم رسانهای و اطلاعاتی کشورهای غربی بوده است. پس چگونه و با چه توجیهی به یکی از مقامات آن به راحتی و سرعت اقامت و تابعیت دادند؟ انگلیسیها زمانی که اکبری را طی ۲ مرحله به جاسوسی کشاندند، برای فرارش از ایران نقشه کشیدند، بیش از ۲ میلیون یورو به او دستمزد پرداخت کردند، خانههای اشرافی در وین و لندن و جنوب اسپانیا برایش تهیه کردند و خارج از روال عادی به وی کارت اقامت، سپس تابعیت و گذرنامه انگلیسی دادند؛ خوب میدانستند او را به سوی چه سرنوشتی سوق میدهند. آیا حضور یکی از مدیران SIS و یک نماینده پارلمان انگلیس در دادگاه لندن برای تسریع در اخذ تابعیت برای اکبری، ناشی از نوعدوستی انگلیسیها و کمک به مهاجران بوده است؟ اجرای این حکم نتیجه مستقیم جنایت دستگاه اطلاعاتی انگلیس است. رژیم انگلیس حریصانه از علیرضا اکبری اطلاعات مربوط به پروژههای سری نظامی و موشکی ایران، روشهای دور زدن تحریمها، اطلاعات مربوط به برخی نهادهای امنیتی، دفاعی و سیاسی کشور و دانشمندان بزرگی همچون شهید فخریزاده را درخواست میکرد و آن جاسوس وطنفروش، فارغ از میزان موفقیت، نهایت تلاش خود را برای ایفای آن نقش خائنانه به عمل میآورد. خیانت علیرضا اکبری به کشورش محصول بازی کثیف رژیم انگلیس، بهرهگیری از نقاط ضعفش، و کشاندن او به مسیر وطنفروشی بود و عملاً همان رژیم خبیث باید پاسخگوی انحراف، خیانت و مجازات «جاسوس اکبری» باشد، نه آنکه مزورانه لباس عزا بهتن کند و بانگ خونخواهی وی را سر دهد.
وزارت اطلاعات با قاطعیت اعلام مینماید از این پس، بازی با ابزارهای کثیفی چون ویزا و اقامت برای آلودهسازی و یا اعطای تابعیت برای رهاندن جواسیس از مجازات ثمری نخواهد داشت و اکنون خط بطلان دائمی بر مصونیت کاذب ایجادشده از سوی سرویس اطلاعاتی انگلیس کشیده شده است.
انگلیسیهای حیلهگر که هنوز در توهم قرن نوزدهمی «تفرقه بینداز و حکومت کن» به سر میبرند، القای خطوط شیطانی اختلافافکنی بین دستگاههای مختلف و سلایق کشور را در پیش گرفتند. در همین راستا مجازات قانونی این عنصر خائن را به تعارض سلایق سیاسی و مقامات کشور منتسب و هر یک از مقامات و رسانههای انگلیسی، بخشی از این سناریو را اجرا کردند. از یک سو اتهاماتی را متوجه برخی دستگاههای دفاعی و امنیتی و مسؤولان شناخته شده کشور کردند و در عین حال مزورانه خطکشیهای جعلی «میانهرو- تندرو» را برجسته نمودند. وزارت اطلاعات قاطعانه اعلام میکند اگر مسؤولان کشور و سلایق مختلف سیاسی وفادار به جمهوری اسلامی ایران، نسبت به برخی موضوعات داخلی نظرات متفاوتی داشته باشند (که کاملاً طبیعی است) اما نسبت به خباثت رژیم انگلیس و دشمنیهایش علیه این ملک و ملت، اتفاق نظر کامل دارند. رویکرد مقامات کشور، رسانهها و جریانات سیاسی نسبت به مجازات جاسوس اکبری مؤید این مدعاست.
روشن است ضربه سخت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بر پیکره سرویس اطلاعات مخفی انگلیس (SIS) نخستین اقدام ضداطلاعاتی ایران علیه انگلیس نیست و آخرین آن هم نخواهد بود. اما قطعاً نقطه عطفی در شناسایی و برخورد جدی با جاسوسی از ایران اسلامی توسط عناصر خبیث انگلیسی است که با قوت و جدیت بیش از پیش ادامه خواهد یافت. از همین رو به افرادی که به هر نحو در دام سرویسهای جاسوسی افتادهاند توصیه میگردد با معرفی خود به وزارت اطلاعات از تخفیف در مجازات و رأفت اسلامی بهرهمند گردند؛ در غیر این صورت از تعقیب و مجازات در امان نخواهند بود.
در پایان لازم است از همکاری مجدانه مسؤولان محترم قوه قضائیه، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و بویژه دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی که با همکاری خود در جریان تحقیقات، تعقیب و مجازات این جاسوس انگلیس نقش مؤثری ایفا کردند، قدردانی نماییم.
ارسال به دوستان
پارلمان اروپا در قطعنامهای غیر الزامآور سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد؛ با این وجود به بند تعلیق برجام رأی نداد
حماقت و درماندگی
* بورل: این قطعنامه فاقد ظرفیت اجرایی است و صرفا بازتابدهنده نگرانیهای اروپاست
گروه بینالملل: پارلمان اروپا پنجشنبه گذشته در اقدامی مداخلهجویانه، قطعنامهای ضدایرانی با عنوان «پاسخ به اعتراضات و اعدامها در ایران» را به تصویب رساند. متمم پیشنهادی مربوط به درج سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای اصطلاحا تروریستی اتحادیه اروپایی که چهارشنبه پس از رایگیری به این قطعنامه اضافه شده بود نیز در قالب این قطعنامه به تصویب رسید. قطعنامه مذکور علاوه بر این شامل بندهای دیگری است که خواستار تحریم رئیسجمهور و دادستان کل ایران است.
چهارشنبه هفته قبل پارلمان اروپا متممی را تصویب کرد که بر اساس آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست موسوم به تروریسم و برخی نهادهای ایرانی هم در لیست سیاه تحریم قرار گرفتند؛ موضوعی که باید توسط شورای اتحادیه اروپایی تأیید شود تا توان اجرایی داشته باشد. درخواست برای اضافه شدن این متمم به متن یک قطعنامه کلیتر علیه ایران با ۵۹۸ رأی مثبت مورد توافق اعضای پارلمان اروپا قرار گرفت. قطعنامه کلیتر که «پاسخ اتحادیه اروپایی به تظاهراتها و اعدامها در ایران» نام گرفته است نیز پنجشنبه گذشته به رأی گذاشته و تصویب شد. این تقاضای پارلمان اروپا بدون اجماع تصویب شد و باید در شورای اروپا بررسی و درباره آن تصمیمگیری شود.
مفاد این قطعنامه ماهیت پیشنهادی دارد و شورای اروپا باید تصمیم نهایی را درباره اجرایی شدن آن بگیرد. مصوبات شورای اروپا عموماً با رأی حداقل 15 کشور که دستکم 65 درصد جمعیت اروپا را نمایندگی میکنند تصویب میشود اما در موارد حساس نظیر موضوعات سیاست خارجی، شورای اروپا عموماً بر اساس اجماع تمام اعضا تصمیمگیری میکند. چارلی ویمرز، یکی از اعضای پارلمان اروپا در توئیتی نوشت: پارلمان اروپا به درخواست برای وارد کردن نام سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به لیست گروههای تروریستی توسط این اتحادیه و اعضایش رای داد. او گفت که نمایندگان پارلمان اروپا به اصلاحیهای برای گزارش سالانه اجرای سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپایی (CFSP) رای دادهاند که بر اساس آن، از اعضای این اتحادیه خواسته شده سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپایی قرار دهند. این در حالی است که تصمیمات پارلمان اروپا پیشنهادی محسوب شده و تصمیم نهایی را شورای اروپا میگیرد. شورای اروپا هم درباره مواردی نظیر این مورد بر مبنای اجماع و نه اکثریت تصمیمگیری میکند. در واقع قطعنامه پارلمان اروپا سندی غیرالزامآور است و نمیتواند شورای اروپا را ملزم به اجرای آن کند. بنا بر اعلام بیبیسی، این اصلاحیه توسط فراکسیون «محافظهکاران و اصلاحطلبان اروپا» که یک فراکسیون راست میانه محسوب میشود، پیشنهاد شده بود. در نسخه اصلی گزارش سالانه اجرای سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپایی که توسط دیوید مکآلیستر، رئیس کمیته روابط خارجی اتحادیه اروپایی تهیه شده، «سرکوب خشن معترضان در ایران توسط سپاه پاسداران» محکوم شده بود. در اصلاحیه پیشنهادی این بخش از گزارش، متن قبلی حفظ شده اما درخواست اضافه شدن نام سپاه پاسداران به فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپایی گنجانده شده است. البته هنوز این قطعنامه علیه ایران قابلیت اجرایی ندارد و باید در شورای اتحادیه اروپایی مورد تصویب قرار گیرد. البته به نظر میرسد فعلا اروپاییها قصد اقدام عجولانه درباره تعلیق برجام و تروریست خواندن سپاه را ندارند. در همین راستا چارلی ویمرز، نماینده سوئدی پارلمان اروپا پنجشنبه گذشته در توئیتی اعلام کرد: پارلمان اروپا به تعلیق مذاکرات برجامی رای منفی داد. هنوز مسیر زیادی باقی است تا اعضای پارلمان اروپا مرگ مذاکرات برجامی بیثمر را اعلام کنند. همچنین هانا نیومن، یک عضو پارلمان اروپا عصر دیروز با انتشار یک پیام توئیتری از تصویب قطعنامه ضدایرانی در جلسه روز پنجشنبه پارلمان اروپا خبر داد. از سوی دیگر خبرگزاری رویترز خبر داد تحریم علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در چهارمین بسته تحریمی این اتحادیه نخواهد بود. ۲ منبع مطلع به خبرگزاری رویترز اطلاع دادند اتحادیه اروپایی روز دوشنبه 37 تحریم را علیه اشخاص و نهادهای ایرانی اعمال خواهد کرد اما سپاه پاسداران بخشی از این تحریمها نخواهد بود. یک دیپلمات اتحادیه اروپایی افزود: در حال حاضر سپاه پاسداران - به عنوان یک سازمان - هدف تحریمها قرار نخواهد گرفت. وی در این باره گفت: اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم، باید از لحاظ قانونی استوار باشد و در حال حاضر در این باره گفتوگوهایی انجام گرفته است اما تا روز دوشنبه به نتیجه نمیرسد.
همچنین وزارت خارجه آلمان روز جمعه ضمن اشاره به اینکه ایده قرار گرفتن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست «سازمانهای تروریستی» اتحادیه اروپا منتفی نیست، موانع حقوقی در این مسیر را یادآوری کرد. «کریستوفر برگر» سخنگوی وزارت خارجه آلمان در یک نشست خبری در برلین گفت: «موضع ما این است که چنین اقدامی از لحاظ سیاسی با عقل جور در میآید و وزیر خارجهمان چندین بار این موضوع را مورد تأکید قرار داده است». وی اضافه کرد: «با وجود این ما همیشه این را خاطرنشان کردهایم که قرار گرفتن در فهرست تروریستی اتحادیه اروپایی نه فقط با موانع سیاسی، بلکه با موانع حقوقی روبهرو است».
یک مقام ارشد اتحادیه اروپایی نیز به خبرنگار والاستریتژورنال گفت قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای موسوم به «تروریستی» پیشنهاد خوبی نیست. «لاورنس نورمن» خبرنگار والاستریتژورنال به نقل از این مقام ارشد اتحادیه اروپا که اشارهای به نام او نشده نوشت: «فکر میکنم ایده خوبی نیست، چون باعث میشود شما نتوانید به مسائل دیگر بپردازید».
بعد از تصویب قطعنامه ضدایرانی در پارلمان اروپا، وزیر امور خارجه ایران و مسؤول هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپایی با یکدیگر گفتوگو کردند. در این گفتوگوی تلفنی حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ضمن انتقاد شدید نسبت به رویکرد احساسی پارلمان اروپا، آن را رفتاری نسنجیده و نادرست دانست. امیرعبداللهیان افزود: متاسفانه ما امروز شاهد صدور پیشنویس یک قطعنامه احساسی، تند و غیرحرفهای از سوی پارلمان اروپا بودیم که در تعارض با عقلانیت سیاسی و مدنیت است. وزیر امور خارجه کشورمان تاکید کرد: ما بارها گفتهایم که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک نهاد رسمی و حاکمیتی است که نقش مهم و حیاتی در تأمین امنیت ملی ایران و امنیت منطقه، بویژه در مبارزه با تروریسم داشته و دارد. امیرعبداللهیان افزود: اقدام پارلمان اروپا در اتهام تروریستی خواندن این نهاد امنیتآفرین، به نوعی شلیک به پای خود اروپاست. وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به واکنش قانونی و قوی مجلس شورای اسلامی ایران، به پارلمان اروپا هشدار داد که به تبعات منفی این رفتار احساسی خود بر اروپا بیندیشند و بر مسیر دیپلماسی، تعامل سازنده و عقلانیت تمرکز کند. رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان در ادامه خاطرنشان کرد: ضرورت دارد در دنیای دیپلماسی به امنیت متقابل احترام گذاشت و به جای پیروی از زبان تهدید و اقدامات غیردوستانه، افزایش اعتماد متقابل در دستور کار قرار گیرد. در هر صورت پاسخ و واکنش، متقابل خواهد بود. نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپایی نیز در این گفتوگوی تلفنی ضمن ابراز خرسندی از دیپلماسی در حال انجام در موضوع توافق هستهای، گفت: من به تلاشهای خود برای نیل به توافق ادامه میدهم. جوزپ بورل افزود: من از شنیدن اخبار همکاری آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ایران و خوشبینیها در این مسیر خرسند هستم. بورل با اشاره به وضعیت اوکراین گفت: در پی گفتوگوهای اخیرمان در اردن، به اوکراین گفتم که برگزاری نشست مشترک فنی ۲ کشور مهم است. بورل افزود: من هم موافقم که در پیشنویس پارلمان اروپا احساسات و نگرانی غالب است. وی در ادامه افزود: «اگرچه پارلمان اروپا یک نهاد کاملا مستقل است اما این قطعنامه فاقد ظرفیت اجرایی است و صرفا بازتابدهنده نگرانیهای اروپاست». آمریکا هم به این قطعنامه ضدایرانی پارلمان اروپا واکنش نشان داده است. ودانت پاتل، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در این زمینه گفت: «ما از قطعنامه پارلمان اروپا درباره سپاه مطلع هستیم و موضع ایالاتمتحده درباره سپاه مشخص بوده است». رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم در پاسخ به سوالی درباره این قطعنامه موضعی ملایم اتخاذ کرد. وی گفت: «بهطور قطع، وقتی شما این موضوع را با موضوعات دیگر همچون حقوق بشر در ایران مقایسه میکنید که البته در حوزه وظایف من نیست، نگرانیهایی داریم؛ چرا که ممکن است علیه راهحلهای سیاسی ما عمل کند. مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی افزود: «انتظار من این است که شاهد تعاملات بیشتر ایران با آژانس باشم. این روابط در ماههای اخیر دشواریهایی داشته و ما پاسخهای مورد نظر خود را از ایران دریافت نکردهایم». با توجه به موضعگیری بورل و گروسی و از طرف دیگر خبر رویترز که اعلام کرد این قطعنامه در شورای اتحادیه اروپایی این هفته بررسی نخواهد داشت، در مجموع میتوان حدس زد که این قطعنامه بیشتر برای نمایش و شوآف حقوقبشری یا امتیازگیری از ایران در ادامه مذاکرات احیای برجام خواهد بود.
******
حمایت همهجانبه از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در واکنش به تصویب طرح ضدایرانی در پارلمان اروپا
پاسداری از سپاه ایران
گروه سیاسی: اقدام پارلمان اروپا در تصویب یک طرح ضدایرانی و حمله به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با واکنش گستردهای در داخل کشور مواجه شد؛ واکنشهایی که هم بر وجود وحدت در داخل کشور تاکید دارد و هم عواقب این تصمیم سیاسی را برای طرف اروپایی متذکر میشود.
به گزارش «وطنامروز»، روز پنجشنبه پارلمان اروپا با تصویب طرحی ضدایرانی، خواستار قرار گرفتن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست موسوم به «تروریسم» اتحادیه اروپایی شد. اقدام ضدایرانی پارلمان اروپا دنبالهروی از سیاست ترامپ است که برای نخستین بار نهاد نظامی رسمی یک کشور را در فهرست موسوم به تروریستی قرار داد.
سپاه پاسداران بهعنوان یک نهاد و اهرم قدرتآفرین برای جمهوری اسلامی ایران همواره مورد غضب دشمنان خارجی کشورمان و گروههای ضدانقلاب بوده است؛ مسألهای که در ماههای گذشته به بهانه آشوبهای خیابانی نیز از سوی ضدانقلاب خارجنشین بار دیگر نمایان شد. گروههای تجزیهطلب و ضدانقلاب از نخستین روزهای شروع آشوبهای خیابانی بر پیگیری سیاست دولت آمریکا برای قرار گرفتن سپاه در لیست گروههای تروریستی توسط اروپا تاکید کردند.
این اقدام بزدلانه در شرایطی است که سپاه پاسداران در دهه گذشته همواره در خط مقدم مبارزه با تروریسم تکفیری در منطقه بوده است. سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی قهرمان جریان مقاومت در مبارزه با داعش و دیگر گروههای تروریستی مورد حمایت غرب بوده و خود در اقدامی تروریستی از سوی دولت آمریکا 13دی 98 در فرودگاه بغداد به شهادت رسید.
وجه مضحک دیگر این اقدام پارلمان اروپا به لابی گسترده سازمان منافقین برای تصویب این طرح مربوط میشود؛ سازمان دریوزهای که دستش به خون بیش از 17 هزار شهید ترور در ایران آلوده است و سرآمد اقدام تروریستی در تاریخ کشورمان است. همین مسأله به تنهایی کفایت میکند تا بر صدق و صحت مسیر سپاه پاسداران در مبارزه با تروریسم تاکید شود.
* حرکتی از سر استیصال
رئیسجمهور ساعاتی پس از تصویب این طرح به اقدام اخیر پارلمان اروپا در قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپایی و گسترش تحریمها علیه کشورمان اشاره کرد و گفت: این حرکت از روی استیصال و پس از تلاشهای ناموفق خیابانی آنها برای ضربه به مردم ایران انجام شد تا بلکه به خیال خود بتوانند ملت ایران را متوقف کنند. حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیروی رسمی و بخشی از سازمان نظامی کشور خواند و افزود: این اقدام بر خلاف قوانین بینالملل و منشور سازمان ملل است.
* مجلس آماده مقابله به مثل
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در یادواره شهدای شهرستان انزلی گفت: دستگاه محاسباتی اروپاییها این نوبت هم اشتباه کرد، اگر اتحادیه اروپایی چنین تصمیمی بگیرد و سپاه را به عنوان سازمان تروریستی اعلام کند به این معناست که خود اتحادیه اروپایی یک سازمان بزرگ حمایت از تروریسم است. وی تصریح کرد: سپاه منحصر به فردترین سازمان ضدتروریستی در منطقه و جهان است، اروپا مراقب باشد حامی خواست داعش نشود، اروپاییها امروز در حال نشان دادن این هستند که حمایت از تروریسم را به سیاست رسمی خود تبدیل کنند. قالیباف تاکید کرد: هشدار میدهم در صورت نهایی شدن این تصمیم مجلس ایران قطعا مقابله به مثل خواهد کرد و این کاملا منطقی است که ما دولتهای اروپایی را حامی تروریسم و ارتشهای آنها را در گروه تروریستی در نظر بگیریم و به شیوه کاملا متفاوت در منطقه با آنها برخورد خواهیم کرد.
* اروپا منتظر عواقب تصمیمش باشد
ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز با صدور بیانیهای، اقدام پارلمان اروپا در قرار دادن نام سپاه پاسداران در فهرست آنچه «سازمانهای تروریستی» نامیده است را محکوم کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است: «ملتهای مسلمان و ستمدیده منطقه و آزادگان جهان در سالهای اخیر شاهد اقدامات جدی و تعیینکننده جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریسم وحشی، بودهاند و بر نقش ایران در سرکوب تروریسم در منطقه واقف هستند. بدون تردید پیشنهاد قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست ساختگی و ریاکارانه گروههای تروریستی ناشی از تسلیم و تبعیت کورکورانه از سیاستهای خصمانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی و بیانگر وابستگی و سرسپردگی سران اروپایی به آمریکا و صهیونیسم جهانی است. ارتش جمهوری اسلامی ایران ضمن محکومیت قاطع اقدام غیرقانونی پارلمان اروپا در پیشنهاد قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست خودساخته و بیاعتبار سازمانهای تروریستی، اعلام میدارد که منسجمتر از گذشته، دست در دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از امنیت و آرامش مردم ایران، نظام جمهوری اسلامی و ثبات منطقه حراست و صیانت مینماید».
ستاد کل نیروهای مسلح هم در بیانیهای نسبت به عواقب این اقدام به طرف اروپایی تذکر داد. در بخشی از این بیانیه آمده است: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان نهاد و مجموعه مقتدر و مردمی است که اگر مجاهدتهای او در محور مقاومت به فرماندهی قهرمان منطقهای و بینالمللی مبارزه با تروریسم یعنی شهید حاجقاسم سلیمانی نبود، چهبسا دولتهای اروپایی، امروز تحت سیطره و پرچم داعش بودند و سران آن به بردگی گرفته میشدند. اقدام اخیر پارلمان اروپا، علاوه بر اینکه بدعتی در قواعد و مقررات بینالمللی است، امنیت، آرامش و صلح منطقهای و جهانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد که پارلمان اروپا باید مراقب عواقب آن باشد». در ادامه این بیانیه با یادآوری اینکه بر اساس ماده ۳۹ منشور ملل متحد، تعیین و شناسایی گروهها و سازمانهای تروریستی با شورای امنیت است و اقدامات یکجانبه دولتهای عضو بر اساس بند ۷ ماده ۲ منشور ملل متحد مردود، فاقد وجاهت بینالمللی و غیرالزامآور است، آمده: «این قبیل تصمیمات بدعتآمیز و غیرموجه که بیشتر با هدف تحت تاثیر قرار دادن دستگاه محاسباتی جمهوری اسلامی ایران طراحی و به اجرا گذاشته شده است، نخواهد توانست تمرکز تصمیمگیران جمهوری اسلامی ایران را در پیگیری منافع ملی دچار اختلال کند».
وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح اقدام پارلمان اروپا در قرار دادن نام سپاه در فهرست آنچه که «سازمانهای تروریستی» نامیده است را محکوم و تاکید کرد: تداوم این رویه اشتباه با پاسخ قاطع، محکم و پشیمانکننده روبهرو خواهد شد. در بخشی از این بیانیه آمده است: «آشکارترین دلیل مضحک بودن این اقدام آن است که با هدایت بزرگترین پدیدآورندگان و حمایتکنندگان جریانهای تروریستی در جهان یعنی آمریکای جنایتکار و صهیونیزم بینالملل شکل گرفته و ادامهای بر خطاهای محاسباتی اروپا در حمایت از اغتشاشگران، براندازان و حتی منافقان روسیاهی است که روزگاری در فهرست تروریستهای اروپا قرار داشتند. وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ضمن محکومیت این اقدام، عواقب آن را متوجه کشورهای اروپایی دانسته و اعلام مینماید که تداوم این رویه اشتباه با پاسخ قاطع و محکم و پشیمانکننده روبهرو خواهد شد».
* بدعت نامشروع پارلمان اروپا
در ادامه واکنشها به اقدام بزدلانه اتحادیه اروپایی هادی طحاننظیف سخنگوی شورای نگهبان در توئیتر نوشت: «سپاه از بدو انقلاب اسلامی تاکنون برای حمایت از مستضعفان در برابر جنایات ضدبشری و حفظ صلح و امنیت منطقه، همواره در حال مبارزه با تروریسم بوده است. بدعت نامشروع پارلمان اروپا در تروریستی خواندن نهادی برآمده از قانون اساسی، طبق بند ۷ ماده ۲ و ۳۹ منشور ملل متحد وجاهتی نخواهد داشت». ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در توئیتی در واکنش به اقدام پارلمان اروپا در قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی نوشت: «رژیم آپارتاید اسرائیل بزرگترین هویت تروریستی سازمانیافته جهان، رژیم انگلیس بنیانگذار و رژیم آمریکا بزرگترین حامی آن است. علت خشم «کلوپ جهانی تروریستها» از سپاه روشن است؛ «سپاه بزرگترین نهاد ضدتروریسم جهان» است».
ارسال به دوستان
حمیدرضا مقدمفر در پی تروریستی خواندن سپاه از سوی پارلمان اروپا:
اروپا نیروهای نظامیاش را زیر چک سپاه میبرد
حمیدرضا مقدمفر، مشاور فرمانده کل سپاه طی یادداشتی به موضوع تلاش پارلمان اروپا برای قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی، پرداخت که متن آن را در ادامه میخوانید.
«پارلمان اروپا در تصمیمی از اتحادیه اروپایی خواسته است سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یک گروه تروریستی شناسایی کند. البته طی همین روزهای گذشته برخی مقامات اروپایی هم اذعان کردهاند چنین رویکردی صرفاً یک اقدام غریزی و عاطفی است و نسبتی با عقلانیت ندارد اما به هر صورت اگر شورای اروپا در چنین دامی بیفتد و این خطای بزرگ را ثبت کند و ادامه دهد، دلالتها و تبعات متعددی برایشان خواهد داشت که برخی از آنها اینچنین است:
1- دوست و دشمن اذعان دارند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بزرگترین و موثرترین مبارز علیه گروهها و گروهکهای تروریستی در جهان است. در واقع هر گروهک تروریستی که آمریکا ساخته و اروپا هم آن را حمایت کرده، شرش علیه ملتها و قومیتها و مذاهب و آیینهای مختلف، توسط همین سپاه پاسداران برچیده شده است. مقابله با داعش آخرین و بزرگترین نمونه مبارزه سپاه با تروریستهاست. داعشی که آمریکا به وجود آورد و اروپا هم از آن حمایت کرد، در حال بلعیدن کل غرب آسیا بود و از شرارتها و قتلها و جنایتها وحشی بودن این گروهک، نه مسلمان ایمنی داشت و نه مسیحی و نه کلیمی؛ نه عرب امنیت داشت، نه فارس و نه کرد و نه هیچ گروه دیگری؛ اما سپاه با آن جنگید و شرش را تا حد زیادی کم کرد. با عنایت به عظیم بودن خطر داعش و متوجه بودن همه دنیا به آن، بخش بزرگی از ملتهای دنیا میدانند این سپاه و حاجقاسم سلیمانی بودند که مقابل این تروریستها ایستادند. حال اگر جمعیتی و پارلمانی به نحو ابلهانهای بخواهد به این مبارزان صف اول مقابله با تروریسم، برچسب تروریسم بزند، آنچه واقعاً رخ میدهد رسوا شدن بیش از پیش برچسبگذاریهای اروپاییها و آمریکاییهاست. دنیا بیش از قبل متوجه میشود این عنوانها برای برخی دولتمردان غربی صرفاً یک ابزار است و نه یک اعتقاد و بازنمایی واقعیت. بنابراین این برچسبزنیها به سپاه، بیش از هر چیز این مساله را نمایان میکند که اروپا و آمریکا با مقابله با تروریسم مشکل دارد و نه با خود تروریسم و اساساً تروریسم زاده لیبرالیسم برای به خدمت درآوردن و استثمار دیگران است.
2- برچسبزنی اروپاییها علیه سپاه پاسداران چیزی از سپاه تغییر نمیدهد، چرا که اولاً سپاه همیشه از ناحیه حامیان تروریسم از جمله آمریکا و اروپا تحت فشار و شدیدترین تحریمها بوده و ثانیاً از این پس نیز سپاه همچون گذشته مقابله با تروریسم را ادامه خواهد داد اما این حماقت دیگری از اروپاییهاست که با این اقدام، در واقع به خود برچسب «تهدید علیه مقابله با تروریسم» را میزنند! به بیان دیگر، اروپا رسماً اعلام میکند نیروهایش همواره تهدید مستقیمی علیه سپاه خواهند بود و این در چارچوب نظامی و استراتژیک معنای مشخصی دارد؛ بدان معنا که حالا سپاه نیز نیروهای نظامی این کشورهای اروپایی را همچون داعشیان و سنتکام و دیگر گروهکهای تروریست، تهدیدی برای ملتها و جغرافیای منطقه محسوب خواهد کرد.
برخی مقامات اروپایی گفتند رویکرد پارلمانشان احساساتی است اما من میخواهم تاکید کنم هیچ احساساتی اینقدر احمقانه نمیشود؛ این رویکرد در واقع یک حماقت محض است. اروپاییها میخواهند خودشان به دست خودشان نیروهای نظامیشان در منطقه را زیر چک سپاه ببرند. اروپاییها میتوانند چنین اقدامی کنند اما این از جاهایی است که امتحانش برایشان بیضرر نیست!
3- ظاهراً اروپاییها اصرار دارند خود را موجود دستآموز آمریکا نشان دهند و هر روز هزینههای آمریکا را از جیب خودشان پرداخت کنند. آنها بعد از آنکه در ماجرای اوکراین همه هزینههای مقابله آمریکا با روسیه را دادند، حالا در ماجرای سپاه هم از یک سو به عنوان اجیر آمریکا عمل میکنند و از سوی دیگر با وسوسه گروهکهای تروریستی مانند منافقین خود را به یک مهلکه استراتژیک میفرستند. اروپاییها حتماً میدانند تروریستهای واقعی بیخ گوش خودشان در پاریس و لیبرتی فعالند اما آنقدر از اتخاذ تصمیمات عاقلانه عاجزند که چنین گروهکهایی آنها را در یک دالان تاریک قرار میدهند. تصمیم اروپاییها درباره سپاه، ورود به یک دالان تاریک است؛ ورود با خودشان است «اما قاعدتاً نحوه ادامه و خروجش را از الان نمیتوانند ببینند!»
ارسال به دوستان
راز حملات ناشیانه به تلویزیون
پژمان کریمی: صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران از یک سو تنها سخنگوی نظام دینی کشورمان است و از سوی دیگر، حلقه واسطی میان مردم به عنوان ولینعمتان انقلاب و نظام، با حاکمیت و کارگزاران. چنین است که صداوسیما، «رسانه ملی» نیز نامیده میشود تا نقش و جایگاه و رسالت حاکمیتی و مردمی آن توامان و بدرستی، به اذهان متبادر شود. درست به همین دلیل هم هست که صداوسیما همواره در معرض هجمهها و سیل بدخواهی دشمنان دین و انقلاب و نظام دینی و معاندان نسبت به ملت ایران قرار دارد. امروز بیش از ۳۰۰ شبکه تلویزیونی فارسیزبان و غیرفارسی زبان ماهوارهای در کنار صدها شبکه رادیویی و خبرگزاری و پایگاه خبری، به عنوان بخشی از ماموریت ضددینی و ضدانقلابی و ضدایرانی خود، در تلاش برای خنثی کردن مجاهدت حقطلبانه رسانه ملی فعالیت میکنند. آنها در مسیر معاندت خود از بیان هیچ دروغ و وارد کردن هیچ تهمتی دریغ نمیکنند. یک روز به بهانه ساخت یک برنامه چند دقیقهای و یک روز به بهانه تصویب بودجهای که اتفاقا کفاف مخارج سازمان بزرگ صداوسیما را نمیدهد، یا روزی با انگیزه پخش یک سریال تاریخی یا به دنبال ارائه گزارشی خبری و مستند، بر کلیت رسانه ملی میتازند. این سراسیمگیها و عصبیتها و تاختها، خود بیانگر ضعف و بیمنطقی دشمن و نیز کارآیی رسانه ملی است. دشمن داخلی و خارجی، به اندازهای برای حمله به رسانه ملی شتاب دارد که بدیهیترین اصول عقلانی و حرفهای را زیرپا میگذارد و با دست خود بر طبل رسوایی خود میکوبد. اخیرا در تازهترین نمونه از آنچه گفته شد، یک پایگاه خبری زرد داخلی در گزارشی غیرمستند و سطحی تلاش کرد سریالهای الف ویژه صداوسیما را ناموفق جلوه دهد. مضحک اینکه در این گزارش، نگارنده نام سریالهای طلاق (ابوالقاسم طالبی) و جشن سربرون (مجتبی راعی) را که در نوبت نمایش قرار دارند، به عنوان نمونه سریالهای ناموفق در جذب مخاطب توصیف کرده است. احتمالاً، از کرامات پایگاه خبری یادشده است، که میزان استقبال عمومی از سریالهای به نمایش درنیامده را پیشبینی قطعی میکند. البته این نوع کرامات در دشمنان رسانه ملی مسبوق به سابقه و مشترک است. خوب به یاد دارم در زمان دولت نهم، اعلام شد رئیسجمهور، فلان شب و فلان ساعت از طریق رسانه ملی با مردم سخن میگوید. در تاریخ و شب موعود، به دلایلی سخنرانی انجام نشد اما صبح فردای آن شب، یکی از روزنامههای زنجیرهای، با آب و تاب به نقد سخنرانی انجامنشده و سخنان بیاننشده رئیسجمهور وقت پرداخت، بله... مرزهای عناد و کینه تا کجا؟! ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
سیدحسن نصرالله:
غرب به سیاست جنگ نیابتی بازگشته است
دبیرکل حزبالله لبنان در سالروز تأسیس مرکز مطالعاتی- تحقیقاتی این جنبش گفت: غرب به سیاست جنگ نیابتی بازگشته است، همانطور که در حال حاضر در اوکراین شاهد چنین جنگی هستیم. غرب در حال حاضر بر فشارهای اقتصادی و تحریمها متمرکز شده است.
به گزارش المیادین، سیدحسن نصرالله افزود: نسخه سوم پروژه آمریکا در منطقه بر تشدید محاصره و تحریمهای اقتصادی متمرکز است. نباید چشمانداز اقتصادی براساس محاسبات سیاسی اشتباه ایجاد شود. از جمله این محاسبات سیاسی اشتباه این است که بگوییم حل و فصلی در منطقه وجود خواهد داشت اما ما میدانیم هیچگونه حل و فصلی در منطقه وجود نخواهد داشت. باید چشمانداز اقتصادی بر این پایه استوار باشد که در سایه نزاع با دشمن اسرائیلی هیچگونه ثباتی وجود ندارد.
وی درباره منابع لبنان در دریای مدیترانه گفت: هیچگونه صحبتی درباره حتمی بودن وجود منابع عظیم در دریای مدیترانه یا درباره اینکه این مساله اولویت در جهان است، وجود ندارد. براساس پژوهشها به صورت قطعی میتوان گفت در خشکی نفت وجود دارد و آنچه تلاشهای قبلی این کشور را متوقف کرد، سیاست بود.
سیدحسن نصرالله گفت: اتباع لبنانی در معرض خطر و تجاوز آمریکا هستند به این دلیل که واشنگتن تجار لبنانی را با اتهامات ظالمانه در لیست تروریسم قرار میدهد. ما به یک قدرت سیاسی و کشور شجاع نیاز داریم که موضعی جدی و تصمیماتی جسورانه اتخاذ کند. مهمترین دغدغه ما مربوط به موضوع اقتصادی و مالی است. ما از همگان میخواهیم به مسؤولیت خود عمل کرده و وضعیت اقتصادی را نجات دهند. ما با وضعیت اقتصادی دشواری در لبنان روبهرو هستیم و این صرفاً یک مساله مربوط به لبنان نیست بلکه یک مساله جهانی است و کشورهای زیادی در جهان از بحرانهای اقتصادی شدید رنج میبرند. نباید در این وضعیت آشفته بمانیم بلکه باید یک چشمانداز برای وضعیت اقتصادی و برنامهها را ایجاد کنیم. دلیل وضعیت نامساعد اقتصادی در لبنان سهمیهبندی سیاسی در پروژهها، تحریمها، فشارها و محاصره، تبعات جنگهای داخلی و بازسازی، تجاوزات اسرائیل و حوادث منطقه بویژه پرونده آوارگان است. محاصره به معنای منع رسیدن کمکها و هدیهها به لبنان و منع اعطای وام است، همانطور که درباره هدیههای روسیه و ایران یا قبول سرمایهگذاریهای چین و روسیه اتفاق افتاد.
سیدحسن نصرالله گفت: آمریکا خواهان کشوری قوی در منطقه نیست بلکه میخواهد مردمش دنبال یک قرص نان بدوند. از شما میخواهم وضعیت اقتصادی مصر را ببینید که نخستین کشوری بود که توافق صلح با اسرائیل را امضا کرد. آیا لبنان برای آمریکا مهمتر از مصر است؟ ۶ سال آینده سرنوشتساز خواهد بود. اگر ما به همین روش ادامه بدهیم کشور به سمت فروپاشی میرود. لبنان رئیسجمهور شجاعی میخواهد که آمادگی فداکاری را داشته باشد و تهدیدات آمریکاییها برای او مهم نباشد. ما به دنبال دولت و مسؤولانی نیز از این نوع هستیم. گروههایی که خودشان را گروههای حاکم میدانند از میزان مداخله آمریکا باخبر هستند و سکوت میکنند چرا که حاکمیت یک شعار توخالی در جهان است.
ارسال به دوستان
اسکان اضطراری ۱۱ هزار زلزلهزده در آذربایجان غربی؛ ۲۲۰۰ چادر امدادی میان زلزلهزدگان توزیع شد
امدادرسانی در خوی
پس از وقوع زمینلرزه 5.4 ریشتری چهارشنبه گذشته خوی، نیروهای امدادی بلافاصله برای کمک به زلزلهزدگان این منطقه اقدام کردند. این زلزله که خوشبختانه تلفات جانی نداشت، به خانههای 15 روستای این منطقه آسیب وارد کرد؛ زلزلهای که حدود 200 نفر را مصدوم کرد اما اغلب آنها به صورت سرپایی مداوا و تنها ۲۴ نفر از مصدومان بستری شدند. ساعاتی پس از این حادثه بود که رئیسجمهور به وزیر کشور دستور داد در اسرع وقت ظرفیتهای موجود را در خدمت رسیدگی به نیازها و مشکلات مردم مناطق آسیبدیده از زلزله قرار دهد. حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی ضمن اعلام همدردی با آسیبدیدگان زلزله خوی و ابراز خرسندی از اینکه خسارت جانی منجر به فوت بر اثر این واقعه گزارش نشده است، از همه دستگاههای مسؤول در استان بویژه هلالاحمر خواست با توجه به برودت هوا، عملیات اسکان موقت و رسیدگی به نیازهای فوری زلزلهزدگان را در سریعترین زمان ممکن به انجام برسانند. در همین ارتباط استاندار آذربایجان غربی گفت: مثل زلزلهای که ۱۳ مهر امسال در بخش مرکزی خوی رخ داد باید از همه ظرفیتها برای آواربرداری اماکن مسکونی آسیبدیده استفاده کرد. محمدصادق معتمدیان در ادامه اظهار کرد: همچنین ارزیابیهای بنیاد مسکن در این زمینه باید با استفاده از همه ظرفیتها بهسرعت انجام و طی حداکثر ۷۲ ساعت یعنی تا پایان ساعت اداری روز شنبه نتایج اعلام شود. استاندار آذربایجان غربی با اشاره به لزوم برنامهریزی بلندمدت برای کاهش آثار سوء زمینلرزه در شهرستان خوی گفت: با توجه به اینکه این منطقه روی گسل فعال قرار دارد باید کار اصولی بر مبنای کار علمی در منطقه صورت گیرد و مقاومسازی بسیار جدیتر گرفته شود که البته این امر بیش از همه نیاز به فرهنگسازی دارد. وی اظهار کرد: تا اواخر شب گذشته (پنجشنبه شب) ۱۹۴ مصدوم زلزله به مراکز درمانی مراجعه کردند که تنها ۲۴ نفر آنان بستری شدند که ۱۰ نفر مورد عمل جراحی قرار گرفتند و باقی در صف انجام عمل جراحی هستند. خوشبختانه بیشتر کسانی که به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند به صورت سرپایی معالجه و مرخص شدند.
* امدادرسانی به ۱۳ هزار و ۵۶۰ نفر در زلزله خوی
سرپرست سازمان امداد و نجات هلالاحمر از امدادرسانی به ۱۳ هزار و ۵۶۰ نفر در زلزله اخیر خوی خبر داد. بابک محمودی با اشاره به آخرین اقدامات امدادگران سازمان امداد و نجات در زمینلرزه ۵,۴ ریشتری چهارشنبه گذشته خوی تا صبح دیروز گفت: به ۴۵ منطقه شامل یک شهر و ۴۴ روستا امدادرسانی شد. وی افزود: ۲۵۲ نفر از مصدومین این زلزله به دلیل ترس و فرار از زلزله دچار مصدومیت شده بودند. محمودی با اشاره به اینکه ۳۰ تیم شامل ۱۹۶ نفر در این عملیات حضور داشتند، افزود: ۲ اردوگاه اسکان اضطراری با برپایی ۱۰۰ چادر احداث شد و ۲۲۳۹۵ بسته غذایی، ۱۳۳۳ تخته پتو و ۲۶۱ تخته موکت، ۴۳۵ والور نفتی نیز بین افراد زلزلهزده توزیع شد.
* بازدید رئیس سازمان مدیریت بحران از مناطق زلزلهزده
رئیس سازمان مدیریت بحران روز گذشته در جریان بازدید از مناطق زلزلهزده، از امدادرسانی هلالاحمر به زلزلهزدگان خوی تشکر کرد و گفت: از تلاش شبانهروزی امدادگران هلالاحمر برای بهبود وضعیت مردم زلزلهزده تشکر میکنم. این امدادگران از ساعات اولیه وقوع زلزله در کنار مردم بودهاند و از تمام توان خود برای کمک به مردم مایه گذاشتهاند. محمدحسن نامی در ادامه ضمن همدردی با مردم زلزلهزده گفت: سازمان مدیریت بحران، هلالاحمر و سایر ارگانهای امدادی تا بهبود شرایط در کنار مردم خوی خواهند ماند.
* آمار اولیه خسارت واحدهای مسکونی زلزله خوی اعلام شد
مدیرکل بنیاد مسکن آذربایجان غربی با اشاره به نتیجه ارزیابیهای اولیه صورتگرفته درباره میزان خسارتهای زلزله 5.4 ریشتری منطقه «فیرورق» خوی گفت: طبق بررسیها، ۴۸ واحد با بیش از ۵۰ درصد تخریب، نیازمند بازسازی است. جعفر برزگر روز گذشته گفت: تاکنون از مجموع ۸۵۴ واحد مسکونی ارزیابی شده، ۶۸۳ واحد مسکونی خسارتی بین ۲۰ تا ۸۰ درصد دیدهاند. وی اضافه کرد: از این تعداد ۶۳۵ واحد مسکونی با خسارت زیر ۵۰ درصد نیازمند تعمیر و ۴۸ واحد مسکونی با خسارت بالای ۵۰ درصد نیازمند احداث هستند. مدیرکل بنیاد مسکن آذربایجان غربی ادامه داد: به علت اینکه پیشتر طرح مقاومسازی مساکن روستایی در بخش قابل توجهی از منطقه اجرایی شده، میزان خسارتها کم بوده. مدیرکل بنیاد مسکن آذربایجان غربی تاکیدکرد: با توجه به برودت هوا و شرایط ویژه منطقه، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان با تمام توان در ۲ بخش اتمام بازسازی مناطق روستایی و شهری آسیبدیده در زلزله ۱۳ مهرماه و آغاز بازسازی مناطق آسیبدیده در زلزله ۲۸ دیماه در شهرستان خوی به خدمترسانی به مردم خواهد پرداخت. همچنین رئیس جمعیت هلالاحمر دیروز در تشریح اقدامات انجام شده در امدادرسانی به زلزلهزدگان خوی گفت: تا عصر امروز ۱۱ هزار و ۷۰ چادر امدادی میان زلزلهزدگان توزیع و خدمات امدادی لازم به حادثهدیدگان ارائه شد. پیرحسین کولیوند افزود: علاوه بر برپایی ۲ اردوگاه اسکان اضطراری با ظرفیت ۱۰۰ چادر امدادی، ۲۲۰۰ چادر امدادی نیز میان آسیبدیدگاه زلزله توزیع شده است.
***
بارشهای سیلآسا در زابل
امدادرسانی به ۱۴۴9 سیلزده سیستانوبلوچستان
بر اثر بارش شدید باران طی روزهای گذشته در زابل، خیابانهای این شهر دچار آبگرفتگی شد و تردد خودروها را با مشکل مواجه کرد. آبگرفتگی ناشی از بارندگی پنجشنبهشب در زابل و شمال سیستانوبلوچستان باعث شد برخی برای عبور از خیابانها از قایق استفاده کنند. مدیرعامل جمعیت هلالاحمر سیستانوبلوچستان گفت: به یکهزار و ۴۴۹ آسیبدیده از سیلاب و بارندگی در شهرستانهای زابل، نیمروز، هیرمند، هامون، زهک، نیکشهر، زاهدان، چابهار و راسک در چند روز اخیر توسط نیروهای هلالاحمر استان امدادرسانی شد. علیرضا میربهاءالدین اظهار داشت: بر اثر بارندگی و جاری شدن سیل در شهرستانهای زابل، نیمروز، هیرمند، هامون، زهک، نیکشهر، زاهدان، چابهار و راسک 63 روستا دچار سیل و آبگرفتگی شد که توسط 191 نجاتگر و کارکنان در قالب 43 تیم عملیاتی امدادرسانی شدند، همچنین 137 آسیبدیده سیستانوبلوچستان ناشی از سیلاب در چادرهای هلالاحمر اسکان داده شدند. وی اظهار داشت: هماکنون 27 پایگاه ثابت و 6 پایگاه موقت در سیستانوبلوچستان با 210 نفر امدادگر برای خدماترسانی به شهروندان و مسافران فعال است.
* تداوم هوای سرد در کشور تا ۵ روز آینده
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا با اشاره به تداوم هوای سرد در اکثر مناطق کشور تا ۵ روز آینده، از آلودگی هوا در شهرهای صنعتی و پرجمعیت خبر داد. صادق ضیاییان دیروز در تشریح پیشبینی وضعیت هوا برای روزهای آینده گفت: بر اساس نقشههای هواشناسی، در ۵ روز آینده در اغلب مناطق کشور هوای سرد ماندگار خواهد بود و در شهرهای صنعتی و پرجمعیت آلودگی هوا پیشبینی میشود. وی افزود: تا روز دوشنبه در جنوب استانهای فارس و بوشهر بارش پراکنده و خفیف خواهیم داشت. از روز شنبه تا سهشنبه در برخی نقاط استانهای واقع در سواحل دریای خزر بویژه سواحل غربی، افزایش ابر و بارش پراکنده خواهد بود. برای روز سهشنبه نیز در دامنه و ارتفاعات زاگرس مرکزی و جنوبی رگبار پراکنده پیشبینی میشود. وی تاکید کرد: آسمان تهران شنبه اول بهمن (امروز) صاف تا کمی ابری و غبارآلود پیشبینی میشود. همچنین برای ۳ روز آینده قسمتی ابری تا نیمهابری و غبارآلود برای پایتخت پیشبینی میشود.
ارسال به دوستان
رئیس حزب شاس بعد از رد صلاحیت توسط دادگاه برای تصدی وزارت امور داخلی هشدار داد از ائتلاف سیاسی با نتانیاهو خارج خواهد شد
کابینه فاشیست به سوی انحلال
گروه بینالملل: منابع عبری گزارش دادند رئیس حزب «شاس» که قبلا به دلیل محکومیت جنایی سمت وزارت را از دست داده، به «بنیامین نتانیاهو» فشار میآورد تا او را به عنوان نخستوزیر جایگزین انتخاب کند و این امر باعث شده کابینه نتانیاهو یک قدم تا انحلال فاصله داشته باشد. «آریه درعی» رئیس حزب «شاس» که از متحدان «بنیامین نتانیاهو»در تشکیل کابینه فعلی رژیم صهیونیستی است، به یکی از چالشهای جدید نخستوزیر تلآویو تبدیل شده و به او فشار میآورد تا به عنوان نخستوزیر جایگزین منصوب شود. طبق گزارش پایگاه خبری «روسیا الیوم» به نقل از «تایمز اسرائیل»، کانال ۱۲ رژیم صهیونیستی اعلام کرده است درعی و نتانیاهو مذاکراتی را انجام دادهاند و در حال بررسی گام بعدی خود برای اعطای منصبی مهم به رئیس حزب شاس هستند. درعی در ابتدای تلاشهای نتانیاهو برای تشکیل کابینه، به عنوان وزیر بهداشت منصوب شده بود اما دادگاه به دلیل محکومیت جنایی درعی، این جایگاه را از او سلب کرد. حالا او بعد از ممنوعیت اشتغال در منصب وزارت، به نتانیاهو فشار میآورد تا به عنوان نخستوزیر جایگزین کابینه تلآویو منصوب شود. در این گزارش رسانههای عبری آمده است که نتانیاهو و درعی میخواهند برنامهای را قبل از استعفا یا برکناری رهبر حزب شاس طراحی کنند که این مجرم جنایی به نحوی قدرت بگیرد. این در حالی است که «گالی بهراو مایارا» دادستان کل سرزمینهای اشغالی خاطرنشان کرده بود اختلافات بین ۲ طرف بر سر بهترین راه هنوز وجود دارد. بر اساس گزارش رسانههای عبری، درعی خواستار منصوب شدن به عنوان نخستوزیر جایگزین شده و بر ادامه حضورش در کابینه امنیتی اصرار داشته است؛ در حالی که نتانیاهو راههای دیگری را از جمله ریاست کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) پیشنهاد کرده اما توسط درعی رد شده است. این در حالی است که پخش عمومی شبکه «کان» در گزارشی اعلام کرد نتانیاهو قصد دارد درعی را در آخر هفته برکنار کند و حالا باید جایگزینی برای او اعلام کند. درعی، رهبر شاس در انتخابات پارلمانی اسرائیل 11 کرسی کسب کرد و با این تعداد، رئیس ائتلاف دست راست افراطی توانست با 63 کرسی نخستوزیر شود. اما قوهقضائیه رژیم صهیونیستی حکم وزارت بهداشت و امور داخلی درعی را لغو کرد. حزب تندرو شاس که یکی از احزاب اصلی در کابینه ائتلافی نتانیاهو به حساب میآید، تهدید کرد در صورت مخالفت با انتصاب «آریه درعی» گزینه این حزب به عنوان وزیر امور داخلی، کابینه را منحل خواهد کرد. بر اساس این گزارش، وزیر رفاه کابینه جدید رژیم صهیونیستی از حزب شاس تاکید کرد که اگر دادگاه عالی رژیم صهیونیستی انتصاب درعی به عنوان وزیر امور داخلی را لغو کند، کابینه جدید قادر به ادامه فعالیت نخواهد بود. همچنین یکی دیگر از اعضای حزب شاس نیز گفته است بدون درعی کابینه جدید معنا نخواهد داشت و اگر او به عنوان وزیر امور داخلی انتخاب نشود، حتی نمیتوان تصور هم کرد که حزب شاس در کابینه نتانیاهو بماند. به همین علت نتانیاهو به منظور منصرف کردن سران حزب شاس از تصمیمشان به منظور خروج این حزب از کابینه ائتلافی و انحلال کنست به منزل آریه درعی روانه شد. به نظر میرسد اختلاف در کابینه نتانیاهو خیلی سریع بروز و ظهور کرده است. از سوی دیگر 100 هزار نفر از مخالفان دولت افراطی فعلی در شهرهای تلآویو و حیفا به خیابانها آمدند و علیه نتانیاهو و بن گویر تظاهرات کردند. مشکل کابینه فعلی اسرائیل یکی دو تا نیست. علاوه بر درعی، بن گویر هم مشکل این رژیم شده است. او بعد از انتصاب به عنوان وزیر امنیت داخلی این رژیم به مسجدالاقصی تعرض کرد که با مشکلات زیادی برای رژیم صهیونیستی همراه شد. بسیاری از کشورهای عربی و جهان از این موضوع بشدت انتقاد کردند. به نظر میرسد ائتلاف دست راست افراطی زیاد دوام نخواهد آورد یا اینکه به دورانی بسیار پرتنش ورود کرده است.
بر اساس تازهترین نتایج نظرسنجی، تنها 49 درصد صهیونیستها دیدگاه خوشبینانه درباره آینده این رژیم دارند، این در حالی است که نتایج همین نظرسنجی در سال 2012، حاکی از آن بود که 76 درصد ساکنان سرزمینهای اشغالی به آینده رژیم صهیونیستی خوشبین هستند.
این نظرسنجی که توسط «موسسه دموکراسی اسرائیل» انجام شده، نشان میدهد بیش از نیمی از اسرائیلیها (51 درصد) نسبت به آینده رژیم صهیونیستی بیمناک هستند که حاکی از کاهش شدید امیدواری نسبت به آینده رژیم صهیونیستی در میان ساکنان سرزمینهای اشغالی طی یک دهه گذشته است.
نتایج این تحقیق روز یکشنبه منتشر شد و دادههای آماری آن، اطلاعات جمعآوری شده از شهروندان صهیونیست را بین سالهای 2003 تا 2022 تحلیل کرد.
علاوه بر آن، نتایج این تحقیق حاکی از افت در اعتماد اسرائیلیها به 8 موسسه رژیم صهیونیستی است. ارتش، پلیس، ریاست، کابینه، کنست، احزاب سیاسی و دادگاه عالی رژیم صهیونیستی، 8 نهادی هستند که اعتماد ساکنان سرزمینهای اشغالی به آنها کاهش یافته است.
یکی از مهمترین دلایلی که باعث کاهش اعتماد صهیونیستها به نهادهای این رژیم شده، طرح اخیر وزیر دادگستری اسرائیل برای ایجاد اصلاحات در سیستم قضایی است.
این در حالی است که «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی یکشنبه ۱۵ژوئیه 2022 با اظهار نگرانی از تظاهرات صد هزار نفری ساکنان سرزمینهای اشغالی، نسبت به تبعات آن هشدار داده بود.
طبق گزارش پایگاه خبری «آی۲۴»، هرتزوگ به اقدامات و مواضع کابینه درباره اصلاحات سیستم قضایی رژیم صهیونیستی واکنش نشان داده و تاکید کرده بود: «اختلاف بر سر اصلاحات دستگاه قضا، شهروندان را تکه تکه خواهد کرد».
رئیس رژیم صهیونیستی درباره تحولات در خیابانهای سرزمینهای اشغالی گفته بود: «ما در چنگال یک اختلافنظر بزرگ هستیم؛ این درگیری من را عمیقاً نگران میکند، همانطور که بسیاری را در سراسر اسرائیل نگران کرده است».
ارسال به دوستان
با افزایش ۷ درصدی در سال ۲۰۲۲ به ۱۵ میلیارد دلار رسید
رشد تجارت ایران و چین
رضا نجاتی: مبادلات تجاری ایران و چین در سال ۲۰۲۲ با رشد ۷ درصدی نسبت به سال قبل از آن به بیش از ۱۵ میلیارد دلار رسید.
به گزارش «وطن امروز»، گمرک چین اعلام کرد مبادلات تجاری این کشور با ایران در سال ۲۰۲۲ با رشد ۷ درصدی نسبت به سال قبل از آن به ۱۵ میلیارد و ۷۹۵ میلیون دلار رسیده است. تجارت ایران و چین در سال ۲۰۲۱ بالغ بر ۱۴ میلیارد و ۷۶۰ میلیون دلار اعلام شده بود. رشد ۷ درصدی مبادلات تجاری ایران و چین در سال ۲۰۲۲ در حالی است که طی سال قبل از آن تجارت ۲ کشور حدود یک درصد کاهش یافته بود. بر اساس این گزارش، صادرات چین به ایران در ماههای ژانویه تا دسامبر ۲۰۲۲ رشد ۱۴ درصدی داشته و به ۹ میلیارد و ۴۴۰ میلیون دلار رسیده است. چین در سال قبل از آن ۸ میلیارد و ۲۵۸ میلیون دلار کالا به ایران صادر کرده بود. اما واردات چین از ایران در سال ۲۰۲۲ با کاهش ۲ درصدی مواجه شده و از ۶ میلیارد و ۵۰۲ میلیون دلار در سال ۲۰۲۱ به ۶ میلیارد و ۳۵۵ میلیون دلار در این سال رسیده است. تراز تجاری ۲ کشور در سال ۲۰۲۲ نشان میدهد که حدود ۳ میلیارد دلار صادرات چین به ایران بیشتر از واردات آن از ایران بوده است. سهم ایران از کل تجارت جهانی چین در این سال فقط 0.25 درصد بوده است. چین در این سال ۶۳۰۸ میلیارد دلار با دنیا رابطه تجاری داشته که ۳۵۹۳ میلیارد دلار از این رقم مربوط به صادرات این کشور و ۲۷۱۵ میلیارد دلار نیز شامل واردات این کشور بوده است. تجارت جهانی چین در سال میلادی گذشته ۴.۴ درصد رشد داشته است.
* تفاهمنامه همکاری و توسعه تجارت میان ایران و پاکستان امضا شد
همچنین هفته گذشته تفاهمنامه همکاری در زمینه توسعه تجارت میان ایران و پاکستان با هدف افزایش سطح تبادلات تجاری به امضای رئیس سازمان توسعه تجارت ایران و مدیرعامل سازمان توسعه تجارت پاکستان رسید.
بر اساس این تفاهمنامه که در حاشیه افتتاح نمایشگاه بزرگ اختصاصی جمهوری اسلامی ایران در کراچی پاکستان به امضا رسید، طرفین متعهد شدند ضمن تبادل اطلاعات تجاری، شرایط و زمینه را برای حضور هیأتهای تجاری در کشور مقابل و پذیرش هیأتهای تجاری یکدیگر مهیا کنند.
همچنین مقرر شد تا هر زمانی که یکی از طرفین توافق نمایشگاهی را در کشور مقابل برگزار میکند، کشور میزبان از طریق انتشار اطلاعات و تشویق شرکتهای علاقهمند، از این نمایشگاهها حمایت کند.
این سند حوزههای مختلف همکاری تجاری و اقتصادی میان ۲ کشور را تسهیل و تسریع میکند.
* هدفگذاری تجارت ۵ میلیارد دلاری
در جریان مراسم امضای این تفاهمنامه علیرضا پیمانپاک، رئیس سازمان توسعه تجارت ایران به تشریح عملکرد تجاری ۲ کشور پرداخت و از هدفگذاری صادرات ۵ میلیارد دلاری طی زمان کوتاه پیش رو خبر داد. وی برگزاری نمایشگاههای اختصاصی و تبادل هیاتهای تجاری و سرمایهگذاری در واحدهای تولیدی مشترک را زمینهساز ایجاد شناخت دوطرفه از ظرفیتها و نیازمندیهای طرف مقابل دانست و ابراز امیدواری کرد این قبیل رویدادها استمرار یابد.
رئیس سازمان توسعه تجارت ایران با بیان وجود برخی موانع و مشکلات زیرساختی از جمله روابط بانکی مالی، حملونقل دریایی و لجستیک و موضوع تعرفهها بر اراده دولت ایران برای رفع این مشکلات در سایه تعامل با دولت پاکستان خبر داد.
محمد زبیر موتی والا، مدیرعامل سازمان توسعه تجارت پاکستان در این مراسم از عزم و علاقه جدی دولت پاکستان برای توسعه تجارت با کشور ایران سخن گفت.
در پایان نیز وی با تمجید از پیشرفتهای کمنظیر ایران، از اراده جدی خود برای غلبه بر تحریمهای پولی و بانکی در مقابل توسعه روابط تجاری ۲ کشور خبر داد و به تشریح راهکارهای جایگزین پرداخت.
ارسال به دوستان
4 پروژه ریلی وزارت راه و شهرسازی برای تکمیل کریدور شمال- جنوب
روی ریل کریدور
* تهاتر نفت محل تأمین اعتبار خط آهنهای این کریدور خواهد بود
گروه اقتصادی: چند روز از شروع به کار مهرداد بذرپاش در قامت وزیر راه و شهرسازی نگذشته بود که وی در تشریح برنامههایش از اولویت به اتمام رساندن کریدور شمال - جنوب سخن گفت. وزیر جدید راه و شهرسازی گفت: به دنبال تامین منابع برای تکمیل این کریدورها هستیم، چرا که منابع فعلی کفاف تکمیل آنها را نمیدهد. نظر دولت بر رونق حوزه حملونقل است و در اکثر مذاکرات با کشورهای خارجی بویژه همسایگان این موضوع محور مذاکرات طرفین قرار دارد. حالا وزارت راه و شهرسازی برنامه ویژه خود را تکمیل مسیرهای مورد استفاده در این کریدور اعلام کرده است؛ 4 پروژه ریلی که باید هر چه سریعتر به نتیجه برسد تا رویای کریدور شمال - جنوب تبدیل به واقعیت شود. به گزارش «وطن امروز»، هفته گذشته مهرداد بذرپاش با دستیار ویژه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه دیداری داشت و ۲ طرف درباره سرمایهگذاری برای ساخت ابرپروژه ریلی رشت - آستارا گفتوگو کردند. این جلسه با حضور برخی معاونان حملونقلی وزیر راه و شهرسازی برگزار شد. در این دیدار ۲ طرف درباره گسترش همکاریهای حملونقلی و تکمیل کریدور حملونقل شمال- جنوب مذاکره کردند و بررسیهای لازم در این باره شد. اینطور که پیداست حضور روسها و سرمایهگذاری آنها برای ساخت خطآهن رشت - آستارا نهایی شده است. بر این اساس قرار است با سرمایهگذاری روسیه این پروژه ریلی به عنوان حلقه مفقوده کریدور شمال- جنوب طی 3 سال یعنی یک سال کمتر از پیشبینی انجام شده در این زمینه، ساخته شود. طبق توافق انجام شده، پیمانکاران ایرانی زیرسازی این خط آهن را به طور کامل اجرا خواهند کرد. مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور و معاون وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه برای تکمیل کریدور ترانزیتی شمال- جنوب، ۴ پروژه ریلی در اولویت اجرا قرار گرفته است، گفت: تامین مالی این پروژهها از محل تهاتر نفت خواهد بود. خیرالله خادمی با بیان اینکه اولویت دولت در حوزه توسعه حملونقل ریلی، تکمیل کریدورهای شمال- جنوب است، اظهار داشت: با توجه به ظرفیت بالای انتقال بار و ترانزیت کالا در این کریدور، ۴ پروژه مهم برای تکمیل کریدور شمال- جنوب در اولویت اجرایی و تامین مالی قرار دارد و دستورات ویژهای از طرف رئیسجمهور و معاون اول رئیسجمهور برای تکمیل آنها صادر شده است.
1- راهآهن رشت – آستارا؛ اولویت اول ریلی کشور
وی افزود: در این راستا خط ریلی رشت - آستارا برای تکمیل کریدور شمال - جنوب در اولویت اول تامین اعتبار است. با تکمیل این طرح، بندرعباس از طریق شبکه ریلی به آستارا اتصال میشود و راهآهن ما به کشور آذربایجان و بعد روسیه و اروپا متصل میشود؛ این مسیر کریدور اصلی شمال- جنوب است.
2- راهآهن چابهار-زاهدان اولویت دوم توسعه ریلی
مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور دومین اولویت در کریدور شمال- جنوب را تکمیل کریدور شمال- جنوب شرق کشور عنوان کرد و گفت: تکمیل خطآهن چابهار- زاهدان از دیگر اولویتهای ریلی کشور است و بعد از تکمیل این راهآهن و با اتصال چابهار به شبکه ریلی، سپس راهآهن در مسیر زاهدان، زابل، بیرجند، مشهد و یونسی کشیده خواهد شد. وی تاکید کرد: این طولانیترین کریدور کشور (چابهار- زاهدان- بیرجند- یونسی) است که 1500 کیلومتر طول دارد و به ایستگاه یونسی در نزدیکی مشهد متصل میشود.
3- راهآهن شیراز- بوشهر- بندر عسلویه؛ اولویت سوم ریلی کشور
خادمی افزود: اولویت سوم در کریدور شمال - جنوب، اتصال استان بوشهر به شبکه ریلی کشور است، در این راستا با اتصال خط ریلی از شیراز به بوشهر و بندر عسلویه کریدور شمال- جنوب در این مسیر تکمیل میشود.
4- اتصال خطآهن دورود-خرمآباد به کریدور شمال- جنوب - غرب از دیگر اولویتهای ریلی
معاون وزیر راه و شهرسازی اولویت چهارم در رفع حلقههای مفقوده کریدور شمال- جنوب را رفع گلوگاه کریدور شمال- جنوب - غرب کشور عنوان کرد و گفت: بنادر خوزستان ظرفیت باری زیادی دارند ولی به دلیل قدیمی بودن ریلهای این مسیر از ظرفیت 50 میلیون تنی ۵ بندر این منطقه، فقط از 3 میلیون تن ظرفیت استفاده میکنیم؛ به همین دلیل به دنبال رفع گلوگاههای این خط ریلی هستیم، بدین ترتیب خطآهن دورود- خرمآباد به خط ریلی شمال- جنوب - غرب کشور متصل و یک مسیر جدیدی به کریدور شمال- جنوب - غرب کشور اضافه میشود.
5 میلیارد یورو برای تکمیل کریدورهای شمال- جنوب نیاز است
وی با بیان اینکه این ۴ پروژه ریلی اولویت اصلی توسعه راهآهن کشور است، تصریح کرد: برای احداث و تکمیل این مسیرها ۵ میلیارد یورو اعتبار نیاز است، در بخشهایی از این پروژهها کارهای فنی انجام شده است و برخی مناقصات هم آن بزودی برگزار میشود. خادمی اظهار داشت: با توجه به تصمیماتی که برای تکمیل کریدورهای کشور گرفته شده، اتفاقات خوبی در آینده رخ خواهد داد و میتوانیم با فعالسازی این کریدورها هم بار داخلی را افزایش ظرفیت دهیم و هم ترانزیت بینالمللی از مسیر ایران انجام شود. وی در پاسخ به این سوال که منابع مالی اجرای این ۴ پروژه چگونه تامین خواهد شد، گفت: اعتبارات از محل تهاتر نفت تامین میشود.
* عملیات اجرایی پروژه رشت - آستارا سرعت میگیرد
مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور درباره آخرین وضعیت پروژه ریلی رشت - آستارا اظهار داشت: این پروژه 164 کیلومتر طول دارد که هماکنون در 22 کیلومتر مسیر، در حال احداث خط هستیم؛ 12.5 کیلومتر از طرف انزلی و 10 کیلومتر از مسیر رشت - کاسپین در حال احداث است. وی تصریح کرد: کارهای فنی این پروژه را انجام دادهایم و برای انعقاد قرارداد با پیمانکار، سازمان برنامه و بودجه در حال بررسی قرارداد و پروژه است و بعد از اتمام بررسی و انعقاد قرارداد، عملیات اجرایی این پروژه سرعت خواهد گرفت، البته گره اصلی کار ارزیابی مسیر (خرید اراضی سر راه پروژه) است، زیرا در طول مسیر احداث خطآهن، زمینهای کشاورزی قرار دارد و باید راهکاری برای تأمین اراضی طراحی کنیم. رهبر انقلاب مدتی پیش با درخواست دولت مبنی بر استفاده از روش تهاتر نفت برای تامین پروژههای مهم ریلی کشور موافقت کردند؛ چندی پیش نیز سیداحسان خاندوزی، سخنگوی اقتصادی دولت، از تصویب آییننامه تهاتر نفت برای تامین مالی طرحهای ریلی در کمیسیون اقتصادی دولت خبر داد و ابراز امیدواری کرد بزودی این آییننامه در جلسه هیات دولت هم به تصویب برسد. با این روش در کنار سایر روشها میتوان به افزایش سرعت توسعه و تکمیل بخش عمده 10 هزار کیلومتر پروژه ریلی باقیمانده کشور در طول برنامه هفتم توسعه امیدوار بود. توسعه خطوط ریلی کشور یکی از مهمترین پروژههای پیشران برای توسعه کشور است، زیرا بررسی تجربه توسعه در کشورهای مختلف نشان میدهد توسعه راههای ارتباطی نقش بسزایی در توسعه اقتصادی و اجتماعی در هر منطقه داشته است.
***
دیم در زمینههای انرژی، حملونقل و ترانزیت همکاریهایمان را گسترش دهیم
حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی بعدازظهر پنجشنبه در پاسخ به تماس تلفنی «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه، ضمن مرور روابط دوجانبه و منطقهای تهران- مسکو، بر لزوم افزایش همکاریها و هماهنگیهای فیمابین تاکید کرد. رئیسجمهور همچنین توافقات ۲ کشور برای گسترش همکاریها در عرصه انرژی و ترانزیت را سازنده و مثبت عنوان کرد و افزود: از حلوفصل مسائل سوریه در چارچوب روند آستانه حمایت میکنیم. «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه نیز در این گفتوگوی تلفنی از آمادگی و علاقهمندی کشورش برای ارتقای همکاریها با جمهوری اسلامی ایران در زمینه انرژی و نیز گسترش همکاریها در عرصه حملونقل و ترانزیت خبر داد. رئیسجمهور روسیه همچنین بر اهمیت مذاکرات روند آستانه در حل و فصل مسائل سوریه تاکید کرد و همه طرفها را متعهد به آن دانست.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|